کارگردان:مسعود کیمیایی تهیه کنندگان:منصور لشگری قوچانی
بازیگران: پرویز پرستویی، پگاه آهنگرانی، امیر جدیدی، پرویز پورحسینی، لعیا زنگنه، حمیدرضا آذرنگ، امیرحسین رستمی، حمیدرضا افشار، رضا رشید پور، اکبر معززی، سعید پیردوست، شراره دولت آبادی، هستی محمایی، کاترین اصلانی، ثریا قاسمی و پولاد کیمیایی
سایر عوامل:نویسنده: مسعود کیمیایی، مدیر فیلمبرداری: فرشاد محمدی، طراح چهره پردازی: ایمان امیدواری، مدیر صدابرداری: ایرج شهزادی، طراح صحنه و لباس: امیر حسین حداد، موسیقی: بهزاد عبدی، مدیر تولید: بیژن سلیم خانی، مشاور کارگردان: زامیاد سعدوندیان، عکاس: محمد مهدی دلخواسته، تصویربردار پشت صحنه:جواد بیات، منشی صحنه: شهرزاد مطلق، مدیر تدارکات: اسماعیل کلبی آبادی، مدیر امور بازرگانی: مهشید آهنگرانی، مدیر امور رسانه ای: احسان ظلی پور.
داستان فیلم: این فیلم داستان زندگی حاج آقا دکتر جلال سروش است که نقش آن را پرویز پرستویی بازی میکند.
نشست «قاتل اهلی» در برج میلاد| فیلم نترسها
نشست فیلم سینمایی «قاتل اهلی» به کارگردانی مسعود کیمیایی در سالن سعدی برج میلاد برگزار شد.
به نقل از ستاد خبری جشنواره فیلم فجر، مسعود کیمیایی نویسنده و کارگردان، منصور لشکری قوچانی تهیه کننده، بهزاد عبدی آهنگساز، فرشاد محمدی مدیرفیلمبرداری، پولاد کیمیایی و پگاه آهنگرانی بازیگران در این نشست حضور داشتند.
در ابتدای این نشست، مسعود کیمیایی که ورود او به داخل سالن با تشویق خبرنگاران همراه بود، بیان کرد: آمدن و نشستن با شما تبعات دارد. با دنیای مزدوری در هنر روبروییم. قیمتها و ملاقات و جنس خندیدنها را میدانیم. این فیلم مال نترسهاست. کسی که این فیلم را میبیند، نترس است، مانند سازندهاش. این فیلم برای او ساخته شده است. برای کسی که خود را در نادانیها میگذارد.
وی ادامه داد: دو سال برای این فیلم علاف بودم اما ایستادم تا فیلم را بسازم. اما دیگران به این فیلم با گرفتن دو زار دامن میزنند. برای تو فیلم را ساختم و برای تو اینجا نشستم. دسیسهها و سیاهی دیگر نمیماند و فقط فیلم است که میماند.
منصور لشکریقوچانی در ادامه گفت: ممنون که حمایت میکنید. این فیلم پروداکشن سختی داشت اما خدارو شکر به خوبی گذشت. متأسفانه جواد بیات تصویربردار پشت صحنه این فیلم امروز فوت کرد. در ادامه او از حاضران خواست برایش فاتحهای بخوانند.
در ادامه پگاه آهنگرانی اظهار کرد: از صمیم قلب میگویم افتخار میکنم اکنون کنار مسعود کیمیایی نشستم. او به من بازی در این فیلم را پیشنهاد داد و مگر میشود، برای بازی کردن در فیلم او وسوسه نشوم.
بهزاد عبدی نیز درباره همکاریاش با کیمیایی در جدیدترین فیلمش بیان کرد: این دومین همکاری من پس از «متروپل» با کیمیایی است. همه نکات را پیش از شروع فیلم او به خوبی برایم توضیح داد.
پولاد کیمیایی در ادامه این نشست گفت: سالهاست دارم از سینمای کیمیایی یاد میگیرم. ممنون از آقای فریدون جیرانی و سعید راد که در اینجا حضور دارند. اکنون علیرغم گلایههای زیاد گفتم اینجا باشم تا سوالات را پاسخ بدهم. دوست داشتم پرویز پرستویی و امیر جدیدی هم اینجا بودند، اما حاشیهها کاممان را تلخ کرد. دوست داشتم بخش جشن جشنواره حفظ شود و از تلخی دور باشیم.
در بخش دیگری از این نشست، کیمیایی در پاسخ به سوالات خبرنگاران توضیح داد: این فیلم نثر روزنامهای داشت و موضوع آن رسانه است. این فیلم ١٠٨ دقیقه است. به بهزاد عبدی هم که نسخه را دادم، گفتم تا این حد موسیقی میخواهم که یک دقیقه هم زمان آن بیشتر نشد و اکنون فقط سه چهار دقیقه باید از آن کم شود.
وی در پاسخ به انتقاد خبرنگاری دیگر، از حواشی به وجود آمده در روند ساخت فیلم «قاتل اهلی» گفت: این حجم بیاخلاقی از داخل خود فیلم و از اصلیترین نیروی فیلم آمده است. پولاد یک بازیگر است. هر وقت متلک میخواهند بگویند، به او میگویند پسر کیمیایی. هی نیش میزنند تا این حد که خون داریوش مهرجویی را هم به جوش آوردند.
کیمیایی ادامه داد: در این میان کنجکاوی ایجاد شده است و خبرنگاران حق دارند سوال بپرسند. آقای لشکری قوچانی آدم محترمی است اما ایشان کارشان تبلیغات در تلویزیون بوده است. او با ساخت این فیلم در کنار من و به واسطه من برای خودشان تبلیغ بزرگی کرد. او به من نتوانسته بند کند، حالا نوبت به پولاد رسیده است. این فیلم سازنده و روش دارد. مگر میشود، بعد از پنجاه سال فیلمام را برای پسرم کج و کوله کنم.
پولاد کیمیایی هم در ادامه صحبتهای پدرش گفت: بهخاطر من سکانسی کم یا زیاد نشد. از ابتدا قرار نبود در این فیلم به خاطر همزمانی بازی در «گشت۲» و اینکه اساسا من خواننده نیستم، بازی کنم، اما آقای لشکری قوچانی اصرار کرد که پدرت دوست دارد در فیلم باشی. اکنون میبینیم که سکانسهایی از فیلم حذف و فینال آن مانند کلیپ شده و تغییر کرده، در صورتیکه در فیلمنامه اینگونه نبوده است.
وی ادامه داد: امیر جدیدی در این فیلم نمونه قهرمان کلاسیک فیلمهای کیمیایی است. من نخواستم به زور بر خلاف صحبتهای لشکریقوچانی، در این فیلم وارد شوم. او بود که گفت میخواهم از شما پدر و پسر در جشنواره فیلم داشته باشم. بسیار ناراحتم چرا با بزرگان اینگونه رفتار میشود و کسی صرفا به خاطر سرمایهاش فیلم را بیهیچ دلیلی تغییر میدهد.
قوچانی نیز در ادامه این بحثها گفت: در این فیلم بر قانون اصرار داشتم. معتقدم هر خلافی که صورت میگیرد، این قوه قضائیه است که باید قضاوت کند. اکنون فیلمنامه موجود است. این فیلم زندگی من است و اگر خوب نباشد، من از سینما حذف میشوم. ۱۴ درصد از پول من را در فیلم، دولتی بر میدارد که ادعا میکند از هنر حمایت میکند. حاشیهها به فیلم من لطمه میزند. ایمان دارم که در این نظام بیگناه پای چوبه دار میرود اما اعدام نمیشود. به زودی پیگیری قانونی این اختلاف را انجام خواهم داد.
در این نشست فریدون جیرانی که به عنوان یکی از حاضران نشسته بود، به اصرار مجری از جای برخاست و در حمایت از مسعود کیمیایی، اینچنین بیان کرد: متاسفانه این اتفاق افتاده است و متأسفم که به اینجا آمدهام برای حمایت از مسعود کیمیایی و ابراز و تأکید بر اینکه مولف واقعی هر فیلم، کارگردان است و اوست که میتواند درباره فیلم تصمیم بگیرد. از نامه پرویز پرستویی و فضایی که اینجا در برج میلاد و کاخ جشنواره ایجاد شده است، بسیار متأسفم. آمدم اینجا و نمیخواستم مشکلات به اینجا کشیده شود. آقای کیمیایی به احترام شما و فیلمهایتان تعظیم میکنم.
در ادامه نشست، مسعود کیمیایی گفت: از سعید راد که اینجاست ممنونم که باوجود اینکه یک سال با هم درگیری روحی داشتیم، الان اینجا نشسته است. او نماینده واقعی از نسل قدیم است. البته جای پرویز پرستویی هم در این نشست خالی است و درود بر داریوش مهرجویی که به زودی نزد او میروم و دستانش را میبوسم.
این کارگردان در ادامه در پاسخی کوتاه به سوالات و توضیحات یکی از حاضران در نشست درباره فیلمش گفت: این فیلم سیاسی نیست.
در بخش دیگری از نشست، پولاد کیمیایی با اشاره به حضور و انتخاب یغما گلرویی به عنوان ترانهساز در این فیلم بیان کرد: کاراکتر خواننده در این فیلم از ابتدا مشخص نبود حتی به چه سبکی میخواند. یغما را در جشن حافظ دیدم و آقای قوچانی در نظر داشت این خواننده در فیلم از فرهاد یا فریدون فروغی بخواند اما من گفتم کلیشه است و اگر فیلم بخواهد حرف جدید بزند باید ترانه و آهنگ جدید داشته باشد.
وی ادامه داد: این تیپ شخصیت مابه ازای خارجی ندارد. با یغما مشورت کردم، او من را به دوستانی معرفی کرد و در همین راستا تمرین کردیم. شعرهای یغما خاص است و به فضای فیلمهای کیمیایی میخورد. پدر و آقای قوچانی هم تأیید کردند که در نهایت این فیلم را بسازیم.
مسعود کیمیایی نیز در ادامه مجددا تأکید کرد: مگر میشود یک کتاب دو مولف داشته باشد. «قاتل اهلی» یک تعریف دارد و فقط در مونتاژ قرار است اندازهاش کمی تغییر کند. این فیلم یک کیسهکشی میخواهد. فیلم تدوین دیگری نخواهد داشت. «قاتل اهلی» و حذفیاش مال من است و اقتصادش مال ایشان (اشاره به لشکری قوچانی).
کیمیایی افزود: در این فیلم کاراکترهای واقعی را کمتر میبینیم. آنها کاراکترهایی خستهاند که با پول ساخته شدهاند. در این فیلم قهرمان مشخص شده و اندازه و معین نداریم.
این کارگردان در پاسخ به انتقاد یکی از خبرنگاران از خندههای سازماندهی شده در سالن سینمایی برج میلاد به هنگام نمایش فیلم «قاتل اهلی» با خنده گفت: اما آنها با یک داد ساکت شدند.
لشکری قوچانی نیز گفت: معتقدم «قاتل اهلی» فیلم خوبی است و بهتر از این هم خواهد شد و بر اساس این باور پای آن ایستادم. بازیهای این فیلم فراتر از فیلمنامه است. بعد از جشنواره با مسعود کیمیایی جلسه خواهیم گذاشت. سینما کار گروهی است. در «قاتل اهلی» عوامل را به خوبی کنارهم چیدهام و تمام آنچه که از سینما و کیمیایی میدانستم در این فیلم انجام دادم. بهتراست از حاشیهها دور شوید.
کیمیایی نیز در پاسخ به او گفت: کوتاه کردن فیلم در حد شما نیست. اصل حاشیههای ایجاد شده برای فیلم هم خود این آدم است.
نقد فیلم سینمایی «قاتل اهلی» در برنامه هفت
?قطبی زاده: موضع گیری درباره «قاتل اهلی» در این وضعیت عمل خطرناکی است. چون در این اختلاف بین تهیه کننده و کارگردان، بیان هر حرفی ممکن است منظور دیگری را برساند.
من فیلم را دیدم احساس می کنم در وهله اول برای اکران در سینماهای ایران یک فیلم ۲ ساعته طولانی است.
فیلم مثل سایر فیلم های کیمیایی لحظه های احساسی خوبی دارند که مخاطبین فیلم هایش دوست دارند. دیالوگ های خوبی دارند که مشخص است با وسواس نوشته شده اند.
اما در کل فیلم بخاطر ناهمجنس بودن شخصیت ها و مشاغل شان و آمیختگی آنها با هم، این احساس را خراب می کرد. امیر جدیدی انگار شخصیت امروز فیلم های کیمیایی است اما من با وجود اینکه معتقدم کیمیایی یکی از ارکان معماری سینمای بعد از انقلاب ایران است، به عنوان یک علاقمند فکر می کنم فیلم «قاتل اهلی» کمی کوتاهتر و سنجیده تر شود، بهتر است.
?فراستی: بنظر من برخلاف آنکه فیلم ظاهرا می خواهد خیلی تند و رادیکال نشان دهد، فیلمی محافظه کار است. شخصیت ها همگی محافظه کار و دوسر خور هستند.
فیلم گسست های وحشتناک در سکانس های موسیقی دارد که تماما اضافه و مبتذل است. عشق او با دختر در نمی آید و اصلا نمی فهمیم چیست؟ تفاوت پدر دختر و پسر چه فرقی با هم دارند؟
کاری با این دعواها ندارم و ممکن است جوسازی باشد، اما بنظرم "قاتل اهلی" از ۲-۳ اثر اخیر کیمیایی بهتر است و با تدوین مجدد قابل بهتر شدن است. هرچند بنظرم فیلم گیر اساسی دارد و آن در شخصیت پردازی نقش اول فیلم است.
دستان پشت پرده کشکی!
محمدمهدی شیخ صراف
?«قاتل اهلی» تازهترین آلبوم تصویری کنسرت پولاد کیمیایی است که لابلای آهنگهای آن پرویز پرستویی در نقش جلال سروش با تلفیقی از بازی از در نقش حاج حیدر ذبیحی فیلم «بادیگارد» و جواد کولی فیلم «آدم برفی» دیالوگهای قلمبه سلمبهای درباره پول کثیف و آلودگی سیاست و اختلاس و انقلاب و نظام به صورت چندباره تکرار میکند و گریزهایی هم به عاشورا میزند. او حاجی دکتر رزمنده کارخانهدار پولدار بامرامی است که دشمنانی در شرکتی به اسم پیسارو دارد که میخواهند او را زمین بزنند و جلال سروش قرار است تا آخر خط برود. در این میان دختر جلال سروش هم عاشق خواننده فیلم است و چند نفر دیگر هم با چشمانی قرمز از اشک ریختن یا عصبانیت دیالوگهایی سنگین را مثل مشت به سمت طرف مقابل حواله میکنند. در «قاتل اهلی» همه چیز به همین مضحکی است.
?فیلم به واسطه پرداخت به موضوع روز جامعه یعنی فساد در هرم قدرت و موضوع آلودگی سیاست به پولهای حرام میتوانست بسیار جذاب باشد. قهرمان چنین فیلمی میتوانست یکی از شخصیتهای منحصر به فرد سینما در مبارزه با فساد سیستمی در دل یک داستان پر فراز و نشیب لقب بگیرد. اما همه چیز در «قاتل اهلی» به طرز غافلگیرانهای بد است. انگار برای آزاردهنده بودن آنها تلاش زیادی صورت گرفته باشد. حتی بازی قابل قبول امیر جدیدی نیز در این میان هدر رفته است. با اینهمه او با اینکه یک نقش فرعی دارد و برایش غیر از چند سکانس دویدن و تعقیب و گریز و دیالوگهای جاهلمابانه در نظر گرفته نشده به چشم میآید.
دست آخر هم اوست که یکه و تنها به قلب دشمن میزند و هارد اطلاعاتی که معلوم نیست چه اطلاعاتی در آن وجود دارد و چطور و از کجا و توسط چه کسی از ساختمان به آن بزرگی پیسارو خارج شده را پس میگیرد و سروش را که بازداشت هم شده نجات میدهد. دستان پشت پرده کشکی هم که هیچ وقت نمیفهمیم چه کسانی از چه قماشی هستند نمیتوانند کاری انجام دهند تا اینکه مسعود کیمیایی به صحنههای مورد علاقه خود در پایان فیلم میرسد؛ تسویه حساب در صحنههای قتل.
آوارِ بهمن بر سر قاتل اهلی
محمدرضا باقری
?قاتل اهلی موضوع توجه برانگیزی دارد. هر چند از ضیافت تاکنون دغدغههای اجتماعی کیمیایی کمی گل درشت و تصنعی بوده است و وقتی از فساد اقتصادی و رانت و پولشویی حرف میزند، مخاطب دقیقاً نمیفهمد او چه میگوید و جزییات از چه قرار است اما کلیات حرفش عامهپسند و جذاب است.
ضربه به تولید ملی و وارادات کالا برای سود عده کمتر به قیمت نابودی کارخانه و کارگر و اقتصاد ملی درونمایه اصلی دغدغههای کیمیایی در قاتل اهلی است و اینکه همیشه افرادی از خود سیستم، نمیگذارند پاکدستان این عرصه به مطلوب خود عمل کنند تا حذف آنها هم پیش میروند. موضوعی که کیمیایی انتخاب کرده اتفاقاً بهروز، دقیق و مسئله اجتماعی این روزهاست. تولید ملی و ذبح شدن آن توسط بالادستیها برای سود بیشتر.
?اما روایت کیمیایی به شدت از محتوای فیلم به دور است و حتی کارگردانی به فیلمنامه آسیب زده و آن را در بخشهای غیر طبیعی، حوصله سربر، مصنوعی، اگزجره و بیربط جلوه میدهد. در کشاکش داستان، پرویز پرستویی، قهرمان فیلم که یک تنه جلوی پیسارو وارد کننده و تعطیل کننده کارخانههای وطنی ایستاده است، ناگهان سه بخش ده دقیقهای خوانندگی بیربط پولاد کیمیایی را میبینیم که جز دلسوزی پدر برای پسر دلیل دیگری برای آن پیدا نمیکنیم. نقش پولاد کیمیایی، که در فیلم بهمن نام دارد، مثل بهمن سر مخاطب و فیلم آوار شده است. مونولوگهای بیربط بهمن که نه به قصه اصلی نه به پیرنگها مرتبط نیست، به شدت از فضای فیلم خارج است. در این هیاهو یک دفعه قهرمان فیلم هوس زن صیغهایاش را میکند که به هیچ وجه کمکی به فیلم نمیکند و تنها میتوان آن را از دغدغههای قدیمی کیمیایی در فیلمسازی و احتمالاً حدیث نفس خودش میتوان عنوان کرد. نسخه فعلی قاتل اهلی فیلم بدی است، طولانی، بیربط، تکه پاره و خسته کننده. شاید با آواربرداری سکانسهای بهمن، احیا شود.
پاسخ صریح مسعود کیمیایی به اظهارات پرویز پرستویی درباره حواشی «قاتل اهلی»:
♨️ چرا به حرف های سرمایه گوش کردید و سراغی از من نگرفتید؟
?هیچگاه فکر نمی کردم در نوشته ای جواب شما را بدهم. دو تفکر دور از هم و دو تجربه ای جدا. کار را آسان می کردید، تماس می گرفتید و موضوع را می پرسیدید. این ها موضوعات سودآوری نیستند.برای شما مهم است که در فیلم های من دعوت شده اید اما بازی نکرده اید. «نتوانستید خود را مجاب کنید». بعضی از فیلم هایی که خود را مجاب و بازی کرده اید به یاد داریم.
?چرا به حرف های سرمایه گوش کردید، به حرف های هنر گوش نکردید، حتی سراغی نگرفتید. شما حتی نمی دانید و خبر ندارید من در نامه ای به خانه سینما دانسته گانی که می خواهند این فیلم را به سرانجامی برسانند نوشتم و تقدیم کردم. من کی به دو نسخه ای بودن فیلم «قاتل اهلی» رضایت دادم؟
?مگر می شود دو نسخه از فیلمی ساخته من وجود داشته باشد؟ مگر «گوزن ها» و چندتایی دیگر که باید عوض می شد و من چاره ای نداشتم، تهیه کننده نسخه ای دارد؟ تهیه کننده نه نویسنده و نه کارگردان است، صاحب پول است. شما در کجا و کدام سمت ایستاده اید؟ شما به قول خودتان آن نسخه من را کجا دیده اید، کنار آقای تهیه کننده؟
?مونتاژ فیلم «قاتل اهلی» را تهیه کننده به بهرام دهقانی سپرد و سرانجام تمام شد. دیدم قسمت هایی زیبا و حرفه ای و خلاق است. فقط همان دو – سه فصل به قول شما که در فیلمنوشت بوده فیلمبرداری شد و واجب بود. این واجب ها فقط در سینه و خلاقیت مولف واجب می شود، نه عاملان دیگر. شما چرا در فیلم «متروپل» بازی نکردید را که هیچگاه نه من به شما فیلمنوشتی دادم و نه گفت وگویی کردیم، مدال می کنید؟! گفتند شما بیلیارد را نمی دانید. من گفتم مهم نیست، با استعدادی که دارند به سرعت یاد می گیرند و شاید هم خیلی خوب بازی را بلدند. گویا رابطی که هم اکنون یکی از دوستان شماست، با شما گفت وگویی داشته است که هیچگاه به من منتقل نشد، ایشان هم برای من احترام دارند و دوستشان دارم.
شما در قاب کارگردان و گفت وگوی نوشته شده نویسنده بازی می کنید. جواب دادن کار شما نیست. شما بازی نوشته شده را بازی کردید و بسیار خوب هم بازی کردید.
?بسیار باید مواظب بود. آدم هایی که تبلیغات را بلدند و از این راه ها پولدار شده اند و از این دست بسیارند، به حساسیت های هنرمندان و دانسته گان از قاب دوستی وارد می شوند و بیشتر خودشان را تبلیغ می کنند. شما وارد این یارگیری ها نشوید، شما را خیلی پاک تر و هنرمندتر می دانم که بدون سوالی از این دوست به سمت سرمایه گذاری بروید که تا حال هیچ تألیفی در هیچ زمینه ای از هنرها نداشته اند. شما را مردم دوست دارند، مواظب این دوست داشته ها باشید، شما بازیگر دانسته ای هستید. در فیلم «قاتل اهلی» بسیار دانسته بازی کردید.
?می گویید مسائل شخصی؛ کجای زندگی هنرمند و نویسنده ای که متعهد است و ۵۰ سال آن را تثبیت کرده و داننده ها می دانند، مسائل شخصی وارد اثر و تألیفش شده است؟ پرویز خان، پرویز عزیز، دوست به خانه آمده ام، هوچی گری به آرامی روح ساده ما را فتح می کند. در طول فیلم، بسیار درباره آهنگ و اعتراض، اختیار واژه در مفهوم و بسیاری دیگر حرف داشته ایم و به قول خودتان بسیار آموختید، اینجا سمت شماست. این مونتاژ تماماً کار آقای بهرام دهقانی هست و مورد تأیید من. فیلمنوشت مال ماست، مال نویسنده است. همانی هست که بود.دریغ که دوستی، هنرمندی، بازیگری خوب را از من برنجانند. در همین دوستی می گویند، کاش یک بار به خانه ای که سر سفره آن نشستی، می نشستی و به من گوش می دادی…
?در نمایش برای هیأت انتخاب جشنواره فجر، فیلم «قاتل اهلی» با تمام آراء تأیید شد. شما می گویید ای کاش این فیلمی را ندیده اید که من و فیلمبردار و آهنگساز و صداگذار هنوز کامل ندیده ایم انتخاب نمی شد، و فیلم دیگری به طور قطع شما ندیده اید و نادیده گرفته شده قبول می شد.
?شما دستمزد فیلم «قاتل اهلی» را به گفته تهیه کننده آن دویست و هفتاد میلیون تومان گرفته اید که تمام آن نقد شده است. اما ایشان هنوز طبق قرارداد، نیمی بیشتر از دستمزد قرداد مرا نداده اند. رفاقت کنید، بقیه پول من و دیگر عوامل را بگیرید و سالی یک فیلم از آن فیلم های دفاعی، خود بازی کنید. فیلم «قاتل اهلی» یک نسخه دارد، یک تألیف دارد.
با دوستی
مسعود کیمیایی