بلندترین برج آجری جهان در گنبد کاووس
گنبد ۵۲ متری در شهر گنبد کاووس قرار گرفته که با نام برج گنبد کاووس شناخته میشود. این گنبد در سده چهارم هجری با سبک معماری شیوه رازی ساخته شده است. معماری شیوه رازی سبکی است که در سده پنجم تا هفتم هجری قمری رواج داشته است. از بناهای دیگری که با این سبک معماری ساخته شده اند، میتوان به گنبد عالی ابرکوه، گنبد سرخ مراغه و گنبد کبود مراغه اشاره کرد.
برج گنبد کاووس
برج گنبد کاووس بلندترین برج آجری جهان است. این برج پیش از آنکه بلندترین برج آجری جهان باشد، با لقب برج آزادی شناخته میشد.
گفتنی است؛ برج گنبد کاووس در همایش سی و ششم یونسکو به ثبت جهانی رسید. این برج امروزه یکی از جاذبه های گردشگری استان گلستان و شهر گنبد کاووس به حساب میآید و هر ساله گردشگران داخلی و خارجی بسیاری برای دیدن آن به شهر گنبد کاووس سفر میکنند.میل گنبد کاووس (قابوس) در زمان حکومت سلسلهی زیاریان (سدهی چهارم هجری) در نزدیکی شهر جرجان قدیم (گنبد کاووس امروزی) در استان گلستان بنا شده است. این بنا از نظر هنر معماری و تاریخی، تنها یادگار بس ارزنده از دوران آبادی و شوکت سرزمین جرجان و دودمان آل زیار است که لقب بلندترین برج تمام آجری جهان را یدک میکشد.
ساختمان این برج از سه بخش پی، بدنه و گنبد تشکیل شده و روی هم رفته ۵۳ متر ارتفاع دارد که با احتساب ارتفاع تپهای که میل روی آن بنا شده است ارتفاع آن نزدیک به متر ۷۰ میرسد که این موضوع به شکوه و جلال آن افزوده است. بدنه برج گنبد بر روی پایهای مدور قرار گرفته که تنها نزدیک به دو متر آن بیرون از سطح زمین قرار دارد و حجم وسیعی از آن در دل تپه فرو رفته است. برج گنبد فقط از آجر پخته ساخته شده و هیچگونه بتون و فولاد در آن به کار نرفته است؛ با این حال در نهایت پختگی و استحکام در جای خود موقر ایستاده است. گنبد مخروطی بنا به ارتفاع ۱۸ متر بدون هیچ واسطهای بر روی بدنه برج قرار گرفته و دارای شیب تند و سطح صاف و صیقلی است و برخلاف اکثر برجها و گنبدهای آرامگاهی، تکپوش است که این موارد باعث ماندگاری آن شده است. این بنای باشکوه به دستور «شمسالمعالی قابوس بن وشمگیر»، مشهورترین پادشاه «آل زیار» که به گفته «یاقوت حموی» هم جنگجویی بیهمتا و هم ادیبی فاضل بود، در سال ۳۷۵ هجری خورشیدی در پایتخت زیاریان ساخته شد.
برج قابوس طی هزار سال، همواره در معرض گزند عوامل طبیعی همچون باد، باران و آفتاب بوده است که هیچکدام نتوانسته صدمهای آنچنانی به ظاهر بنا وارد آورد و فقط تابش آفتاب رنگ سرخ آجرهای بنا را به رنگ طلای خاکی تبدیل کرده است. قسمتهایی از گنبد مخروطی شکل آن بر اثر اصابت گلوله توپهای روسی خرابیهایی ایجاد شده بود که بعدها مرمت شد. آرتور پوپ، ایرانشناس نامور آمریکایی در نوشتههای خود میل کاووس را یکی از بزرگترین شاهکارهای معماری ایران میخواند و ویل دورانت در کتب خود از این میل یاد میکند.
علیرغم استفادهی بسیار کم از عناصر تزیینی، برج گنبد کاووس دارای ساختاری متناسب، موزون، مستحکم و زیباست که نوعی احساس شکوه و زیبایی را به بیننده القا میکند. دو ردیف کتیبه کوفی بهصورت کمربندوار بدنه آن را آرایش کرده است که یک ردیف آن در ۸ متری پای آن و دیگری بالا در زیر گنبد مخروطی قرار دارد. نوع نوشته کتیبهها بهصورت ساده و در یک کادر مستطیلی بر جسته و خوانا است. این کتیبهها تاریخ ساخت و شاه امرکننده را معرفی میکنند.
هدف ساخت برج گنبد کاووس چه بوده است؟
دلیل ساخت این بنای عظیم یکی از سؤالاتی بوده که همواره مطرح شده و نظرات گوناگونی درباره آن بیان شده است؛ در اینجا اصلیترین نظرات پیرامون علل ساخت میل گنبد را میآوریم:
آرامگاه ابولمعالی: محتملترین انگیزهی ساخت چنین بنایی میتوانسته آرامگاه بانی آن یعنی قابوس ابن وشمگیر باشد که البته در طی کاوشهای متعدد کالبد قابوس هرگز پیدا نشد؛ نظریاتی وجود دارد که جسم قابوس در یک تابوت شیشهای از سقف برج آویزان بوده و روزنه شرقی برج به خاطر این بوده که کالبد قابوس بتواند اولین پرتوهای نور خورشید را دریافت کند.
نماد شکوه سلطنت: بعید نیست که هدف از ساخت چنین بنای باشکوه و معظمی نمایش قدرت و هنر ایجاد سازهای باشد که یادآور شکوه و جلال دورهی سلطنت بانی آن است چون همواره پادشاهان بزرگ در پی باقی گذاشتن نامی جاودانه از خود بودهاند.
میل راهنما: در معماری ایرانی به بناهای کشیده و معظم (میل) به منظور تعیین مسیر مسافران در طول راهها بسیار بر میخوریم. با توجه به ارتفاع زیاد برج این توجیه که ساختمان مذکور به منظور نشانه و نمود شهر «جرجان» و راهنمای مسافران در دشت گرگان بنا شده باشد در ذهن قوت مییابد. حتی اگر در ابتدا این برج با چنین هدفی ساخته نشده باشد ولی ارتفاع زیاد برج در دشت «جرجان» بعدها برای مسافران نشانه و علامتی نمایان بوده است.
رصدخانه: بعضی از تاریخنگارانِ نجوم ایران از روی قرائنی، پنداشتهاند که این بنا بهعنوان رصدخانه ساخته شده است. در کتاب «فرهنگ ادبیات فارسی دری» راجع به «کوشیار گیلانی» نوشته شده که رصدخانهای بنا کرده که به نام وی مشهور بوده که البته مکان آن مشخص نشده است؛ بدین ترتیب برخی این احتمال را مطرح کردهاند که برج قابوس همان رصدخانهای است که به دستور قابوس و بر اساس نقشه و طرح کوشیار گیلانی ساخته شده است.
ستون کیهانی: به عقیده برخی از پژوهشگران نیز، بنای مزبور چه رصدخانه باشد چه آرامگاه، با توجه به سبک معماری آن که همانندی در ایران ندارد و همچنان پرههای مثلثی آجری که در بدنه آن به کار رفته است، القا کننده مفهوم و معنای اساطیری و رمزی است و نمونهای است از یک الگوی کلی در معماری که آن را «ستون کیهان» مینامند و رمزی از محور عالم است. به نوشته «میرچا الیاده»، رمز محور کیهان که زمین را به آسمان میپیوندد، تقریباً در همه مکانهای قدسی به صور مختلف یافت میشود.
میل گنبد کاووس
افسانههای گنبد کاووس
تمام بناهای تاریخی اعم از میل و قلعه و دژ و حمام همیشه همراه با افسانههایی بودند که راوییهای آن مردم محلی همان دیار هستند که سینه به سینه این داستانها را به نسل بعد منتقل میکنند. این داستانها نمیتواند واقعی باشد اما در پس خود حقایقی از فرهنگ و رسوم مردم منطقه را جای داده است. در مورد گنبد کاووس نیز افسانههایی بیان شده است که بعضی از آنها را برایتان میآوریم:
۱. میگویند پیکر بیجان ابوالمعالی در تابوتی بلورین جای داشت و از ارتفاع ۵۰ متری سقف برج با زنجیری آویخته بود و هر بامداد فروغ خورشید از روزنه ۲ متری گنبد بدان میتابید.
به عقیده مدیر پژوهشی پایگاه تاریخی شهر جرجان، مردم گنبدکاووس در دوران پیش از اسلام، استودان (تابوت) بزرگان را به نحوی میساختند که دشمن به استخوانهای آنان دسترسی نداشته باشند و این مطلب را درباره استودان انوشیروان به تفصیل گفتهاند اما نظر به اینکه قابوس مسلمان بوده، نمیتوان پذیرفت که پیکر وی بهصورت همیشگی با تابوت آویخته شده باشد؛ علاوه بر اینکه نه جسد و نه تابوت هیچگاه پیدا نشد.
۲. افسانه دیگری که بین مردمان منطقه خصوصاً در سالهای دور بیان میشد، وجود کانالی در زیر برج بوده که تا مرزهای روسیه (شوروی سابق) ادامه مییافت.
واقعیت این افسانه شاید اینگونه باشد که یک هیئت روسی در سال ۱۳۱۶ هجری قمری (۱۸۸۶ میلادی) به واسطهی حاکمیت روسها در گنبدکاووس و وجود یک پادگان قزاق در این شهر، توانست در محل برج دست به کندوکاوهایی بزند؛ از جمله اینکه تا عمق ۱۱ متری زیر برج را حفر کردند و نتایج حاصله از حفاری در آن سالها این بود که اولاً این تپه مصنوعی است و تا عمق مورد حفاری دارای زیرسازی آجری بوده و در نتیجه احتمال میرود که تپه اطراف گنبد را بعدها به صورت خاکریزی مصنوعی ساخته باشند و ثانیاً مسلم شد که پیکر قابوس در کف یا زیرزمین این بنا مدفون نشده است.
۳. یکی از این روایات افسانهوار حاکی است که بر رأس مخروط بنای قابوس، زین زرینی قرار داشته است. گویا شخصی (در اوایل قرن حاضر شمسی) به منظور پی بردن به صحت و سقم این موضوع و دستیابی به زین با استفاده از چوب و تخته و ریسمان موفق به صعود بر بالای برج میشود ولی چیزی نمییابد.
۴. آوردهاند که معمار بنا پس از پایان ساخت پی بنا به مدت ۵ سال پنهان شده تا مبادا قابوس به سبب تعجیل در کارها پیش از مستحکم شدن کامل پی بنا، وی را وادار به ادامه عملیات ساختمانی نماید که در نتیجه از عمر و استحکام بنا کاسته شود. البته هیچگونه سندی در رد و قبول این روایات در دست نیست.
این بنا به شماره ۸۶ در سال ۱۳۱۰ خورشیدی جزو آثار ملی ایران قرار گرفت و در تابستان ۱۳۹۱ (اجلاس سی و ششم یونسکو) به ثبت جهانی رسید.