فیلم " یک روز بخصوص" به تهیه کنندگی و کارگردانی همایون اسعدیان با موضوع اهدای عضو در ژانر اجتماعی می باشد.
در خلاصه داستان «یک روز بخصوص» که فیلمی در ژانر اجتماعی است، آمده: حامد باید برای عمل قلب خواهرش دست به یک انتخاب بزند، انتخابی که در آینده مسیرهای متفاوتی را پیش روی او قرار داده است.
بازیگران: در این فیلم مصطفی زمانی، فرهاد اصلانی، پریناز ایزد یار، محسن کیایی، شیرین آقا کاشی، شیرین یزدان بخش با معرفی افسانه کمالی، مجتبی پیرزاده، بازیگر خردسال: ایلیا نصر الهی حضور دارند.
عوامل تولید این فیلم عبارتند از: تهیه کننده و کارگردان: همایون اسعدیان، نویسندگان: همایون اسعدیان و مجید قیصری، مجری طرح: مازیار میری، مدیر فیلمبرداری: علی قاضی، مدیر برنامه ریزی و دستیار اول کارگردان: مریم هژیروند، طراح چهرهپردازی: مهردادمیرکیانی، طراح صحنه و لباس: کامیاب امین عشایری، صدابرداران: ساسان نخعی، محمود کاشانی، مدیر تولید: مجید کریمی، منشی صحنه: ندا قائدی، دستیار اول فیلمبردار: آرش رمضانی، عکاس: مهدی دلخواسته، مشاور رسانهای: بیتا موسوی، مدیر تدارکات. سید رسول سید حاتمی.
دغدغه سقوط مسئولیتپذیری در اجتماع
به نقل از جشنواره فیلم فجر،در این نشست که با حضور همایون اسعدیان، کارگردان، تهیه کننده و فیلمنامه نویس، مجید قیصری، فیلمنامه نویس، مازیار میری، مجری طرح و تدوینگر، مصطفی زمانی، افسانه کمالی، شیرین آقارضاکاشی، محمدرضا مالکی، بازیگران، کامیاب امین عشایری، طراح صحنه و لباس، علی قاضی، مدیرفیلمبرداری و اجراى محمود گبرلو امروز( یکشنبه هفدهم بهمن ماه) در سالن سعدى برج میلاد برگزار شد، در ابتدا گبرلو به حاشیههای نشست شب گذشته و اختلاف بین مسعود کیمیایی و منصور لشکریقوچانی اشاره کرد و از خبرنگاران و اهالی رسانه بابت این اتفاقات عذرخواهی کرد.
همایون اسعدیان در ابتدا از همکارانش در این فیلم تشکر کرد و افزود: این فیلم با هر نگاهی که به آن داشته باشید، محصول کار من و همکاران بسیار عزیزم است و من از آقای مازیار میری و تدوین این فیلم تشکر می کنم.
اسعدیان درباره شباهت موضوعی این فیلم با «سارا و آیدا» ساخته مازیار میری، توضیح داد: من پارسال درست در همین تاریخ در حال فیلمبرداری این فیلم بودم و هنوز درباره فیلم آقای میری صحبتی نبود. موضوع اخلاق گرایانه در هر دو فیلم وجود دارد. و کست مشابه و موضوع مشترک اتفاقی است.
وی ادامه داد: زمانی که قتل میدان کاج پیش آمد و همه فقط تماشا کردند و سلفی گرفتند، این سئوال برای من به وجود آمد که مسئولیت اجتماعی ما کجاست و این موضوع برای من دغدغه شد، که شروع به نگارش فیلمنامهای در اینباره کردم. من دوست داشتم موقعیتی خلق کنم که تماشاگر بگوید من اگر در این موقعیت بودم چه میکردم؟
اسعدیان درباره شخصیت اصلی فیلم که یک روزنامه نگار است، توضیح داد: باور من این است که یک روزنامهنگار آرمان گرا است و برای روشنگری تلاش میکند و این شخص را در موقعیتی قرار دادم که در انتخاب عمل اخلاقی و غیراخلاقی که جان خواهرش در میان است، چه میکند؟
کارگردان « یک روز بخصوص» درباره بازیگرانی که در این فیلم معرفی شدند، گفت: انتخاب این بازیگران از طریق یک فراخوان انجام شد، که نزدیک چهار هزار نفر برایمان فیلم فرستادند. به نظر ما خانم کمالی و آقای پیرزاده انتخابهای بهتری بودند و به هیچ وجه دوست ندارم این تفکر به وجود بیاید که پارتی بازی و رابطهای در کار بوده است.
وی در انتقاد به رفتارهای متناقض منتقدان بر اساس منفعتطلبی گفت: زمانی که «بوسیدن روی ماه» را ساختم در فرهنگسرای انقلاب نمایشی برای فیلم گذاشتند و منتقدی که حضور داشت بسیار از فیلم تعریف کرد اما اما چند ماه بعد در مجله فیلم دایره سیاه به این فیلم داد.این سئوال برایم پیش آمد که با چنین رفتاری، شأن کارمان را پایین میآوریم.
اسعدیان ادامه داد: از این جهت این داستان را تعریف کردم که این شخص منفعتطلبی یکی از دو کارشناسی است که در برنامه هفت، پنبه فیلمهای ما را میزند، کسی که به لحاظ سکهای که میگیرد، نظر میدهد و بسیار اتفاق غمانگیزی است.
مازیار میری نیز با ابراز خوشحالی از همکاری با اسعدیان، إظهار داشت: برای من کنار همایون کار کردن لذتبخش است و برای من ِ نا آرام، آرامش او کلاس درس است.
مصطفی زمانی نیز درباره حضور در فیلم گفت: خوشحالم ظرف یک سال گذشته با دو فیلمسازی که دوستشان دارم، آقای میری و اسعدیان همکاری داشتم.
افسانه کمالی درباره اولین حضورش در سینما توضیح داد: من نزدیک یک سال در موسسه کارنامه دوره دیده بودم که برای این فیلم انتخاب شدم و بازیگران و آقای اسعدیان بسیار به من کمک کردند.
کامیاب امین عشایری، طراح صحنه «یک روز به خصوص» هم در این نشست، در انتقاد نسبت به فضای تحریریه این فیلم پاسخ داد: این لوکیشن روزنامه فرهیختگان بود و ما بیشتر آن را صحنه آرایی کردیم.
یک روز کسلکننده!
حامد یامین پور
?مهمترین مشکل فیلم «یک روز به خصوص» در ابتدای امر این است که فیلساز زاویه دیدش را به اشتباه انتخاب کرده است. قصهای که اگر چه روایتی تکراری با تیپهای کلیشهای دارد اما اگر زاویه روایت قصه توسط نویسنده و کارگردان درست انتخاب میشد میتوانست به یک فیلم متوسط و جدیتر از آن چه هست تبدیل شود.
?قصه فیلم میتوانست با عبور سریع از مسئله پیوند قلب به رشوه گرفتن پزشکان نزدیک شده و بر روی این بخش داستان تأکید کند. سوژهای که هم امکان قصهگویی بهتری به فیلمساز میداد و هم برای مخاطب مسئلهای مهم تلقی میشد. با این حال اسعدیان در این فیلم به سراغ قصه کلیشهای شده و کاملا تکراری رفته که نمونهی به مراتب بهتر و قویتر آن در سریالهای تلویزیون بیان شده است و فیلم «یک روز به خصوص» حرف جدیدی برای مخاطب ندارد و نمیتواند مسئلهی فیلم را به مسئله مخاطب تبدیل کند. همین مسئله فیلمنامه باعث شده تا داستان فیلم بیش از چند دقیقه برای مخاطب جذاب نباشد و فیلم همه چیزش در سطح باقی بماند.
فیلم پر از خرده قصهها و شخصیتهایی است که دردی از ماجرای فیلم دوا نمیکنند، اما صرفاً هستند. از سردبیر روزنامه تا مادرزن سابق که حداکثر کارکرد او پول قرض دادن است میتوانستند به راحتی حذف شوند و آسیبی هم به قصه وارد نشود.
?شخصیتهایی که برای لحظهای وارد فیلم میشوند و بعد به کلی رها شده و فیلم سراغ آنها نمیرود و اساسا تاثیری در روند درام ندارند.
از طرفی فیلمساز برای گرهافکنی و گرهگشایی هم دست و پاهایی ناکام زده است. فیلم به جای اینکه شخصیت اول فیلم را به سمت تصمیم درست ببرد و از افتادن در دام خطا دور کند در یک میزانسن شبهکمدی همه مسئله را با قایم کردن چک در جوراب او حل میکند.
?با این حال به نظر می رسد که اسعدیان در این فیلم تلاش خود را برای به تصویر کشیدن اهمیت خانواده و پول حلال انجام داده است. اما ناکامی بزرگ او به مانند بسیاری از فیلمسازان دیگر که امسال در جشنواره فیلم دارند فیلمنامه است. فیلمنامهای که به نظر هنوز نیاز به بازنویسی و تجدید نظرهای جدی است.
سکته درام!
آرش فهیم
?«یک روز بخصوص» هم از آن دست فیلمهایی است که مشخص نیست برای چه ساخته میشوند. نه حرکتی در آنهاست، نه حرف تازهای دارند، نه ذوق و احساس کسی را بر میانگیزند و نه طوری هستند که به کسی بربخورد. همه چیز عادی، خنثی و بیرمق اتفاق میافتد، پیش میرود و تمام میشود، بیآنکه کامل شود و مفهوم و ادراکی خاص و منحصر به فرد را پدیدار بسازند.
ضرباهنگ کند فیلم، مثل قلب خواهر شخصیت محوری فیلم، درام را دچار نارسایی و سکته کرده است. داستان نحیف، فقدان نقطه عطف دراماتیک و عدم تعلیق و هیجان، فضایی را در فیلم ایجاد میکند که مخاطب خواب را بر دنبال کردن روایت فیلم ترجیح میدهد، به ویژه اگر زمان نمایش فیلم، بعد از ظهر باشد!
?فیلم جدید همایون اسعدیان، برخلاف دو فیلم قبلی این کارگردان که موجب غافلگیری و برانگیخته شدن موافقتها و مخالفتهایی شدند، اثری فاقد اصالت و تازگی است. به ویژه مضمون فیلم. وجدان اخلاقی و مسئولیت اجتماعی، هر چند ازجمله موضوعاتی هستند که هیچ گاه کهنه نمیشوند و هر چقدر هم درباره چنین مضامینی فیلم ساخته شود باز هم کم است، اما تکرار در نوع پرداخت، موجب دلزدگی میشود. «یک روز بخصوص» هم بیشتر از این ناحیه ضربه خورده که ماجرایی را دستمایه پرداخت دراماتیک قرار داده که بسیار کلیشهای به نظر میرسد. قرار گرفتن یک فرد در موقعیتی که باید میان دو گزینه یکی را انتخاب کند و محک خوردن تعهد اجتماعی و اخلاقی او در این کشمکش، تم حاکم بر این فیلم است که رنگ و بویی بیات دارد. در همین دوره از جشنواره فجر هم چند فیلم با این تم و مضمون حضور دارد. مثل فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا». و یا فیلم «آیدا و سارا» که از قضا به تهیهکنندگی اسعدیان در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. تنها جنبه جدید این فیلم، محوریت یک روزنامهنگار است که بین وجدان کاری و تأمین هزینه بیماری خواهرش گرفتار شده است.
موقعیت خلق شده در فیلم، واقعی و قابل درک نیست. چنین مناسباتی به ویژه برای کسانی که کار روزنامهنگاری را در ایران تجربه کردهاند، اصلا باورپذیر نیست. همچنان که هیچ زمینهسازی و منطقی هم برای ابتلای ناگهانی خواهر رونامه نگار به نارسایی قلبی انجام نشده است. در نتیجه داستان فیلم، مبنا و اساس ضعیفی دارد.
?حتی روابط آدمها غیرواقعی، ناملموس و تصنعی است. شخصیت محوری فیلم با بازی مصطفی زمانی، فاقد پیچیدگی و ظرافت است و از همه مهمتر اینکه نمیتواند همذاتپنداری و همراهی مخاطب را برانگیزد. به طور طبیعی در فیلمهایی که بار اخلاقی و ارزشی بر دوش یک شخصیت است و انتخابهای او کل سرنوشت داستان را رقم میزند، باید شخصیتپردازی عمیقتر و دقیقتری هم انجام شود.