«خجالت نکش»، اولین ساخته بلند سینمایی مقصودی به تهیهکنندگی سیدامیر پروینحسینی است.
این فیلم با مضمونی کمدی، داستان زندگی زن و شوهری را روایت می کند که با داشتن عروس، داماد و نوه در سن میانسالی بچه دار می شوند. این اتفاق آن هم در روستایی کوچک که هیچ چیز از دید اهالی پنهان نمی ماند … احمد مهرانفر و شبنم مقدمی، بازیگران اصلی این فیلم سینمایی هستند.
کارگردان: رضا مقصودی
نویسنده: رضا مقصودی, افرا جورابلو
تهیهکننده: سیدامیر پروین حسینی
بازیگرها: احمد مهران فر, شبنم مقدمی, سام درخشانی, شهره لرستانی, لیندا کیانی, الناز حبیبی, سیدعلی صالحی, سمیرا حسینی, بانیپال شومون, میثاق جمشیدی, علیرضا رئیسی, فرانک تمنایی, کاوه آهنگر
خلاصهفیلم: داستان زندگی زن و شوهری را روایت میکند که با داشتن عروس، داماد و نوه، در سن میانسالی بچهدار میشوند. این اتفاق آن هم در روستایی کوچک که هیچ چیز از دید اهالی پنهان نمیماند، زن و شوهر را دچار اتفاقاتی کمیک و بامزه میکند. اتفاقاتی که در نهایت باعث جدال این دو با یکدیگر میشود و… .
گزارش نشست پرسش و پاسخ فیلم «خجالت نکش»
نشست رسانهای فیلم خجالت نکش با حضور رضا مقصودی (کارگردان)، افرا جورابلو (نویسنده)، مهدی جعفری (فیلمبردار)، امیر پروین حسینی (تهیه کننده)، محمد دارسنج (طراح چهرهپردازی)، احمد مهرانفر (بازیگر)، لیندا کیانی (بازیگر)، سام درخشانی (بازیگر)، الناز حبیبی (بازیگر) و شبنم مقدمی (بازیگر) در پردیس سینما گالری ملت بزگزار شد.
رضا مقصودی در این نشست در پاسخ به پرسش گبرلو گفت: سالها پیش طرح فیلمنامه را خانم جورابلو ارائه دادند و مدت ها طول کشید تا شرایط ساخت فیلم فراهم شد و آقای حسینی هم به ما اعتماد کردند. آنچه به عنوان نکات مثبت در فیلم وجود دارد قطعا زحمت همه دوستان است و نکات منفی هم احتمالا به خاطر نواقص من بوده است. ما فیلم را ساختیم و در اختیار دفتر جشنواره گذاشتیم و اعضای هیأت انتخاب فکر کردند که برای جشنواره مناسب است. احتمالا این فیلم ویژگیهایی داشته که قبول شده است و من از پذیرفته شدن آن خوشحالم. درمورد عبور از خط قرمزها هم باید بگویم که ما تابع قوانین هستیم و طبق قانون فیلمنامه را به وزارت ارشاد ارائه کردیم و هیچ مسئلهای وجود نداشته است.
مقصودی درباره لهجه شخصیتها در فیلم گفت: ما باید لهجه را طراحی میکردیم و این فیلم نیاز داشت تا از چنین لهجههایی در آن استفاده شود. این کار به پیشبرد قصه کمک کرده و کار ما هم شیرینتر شده است.
امیر پروین حسینی در مورد هدفاش برای سرمایهگذاری در فیلمهایی با دستمزدهای نجومی گفت: سینما با سرمایهگذارانی مواجه میشود که تصور درستی درمورد این کار ندارد. احتمالا اگر سرمایه خود را در بانک قرار دهید سود بیشتری خواهید داشت. سرمایهگذاری که علاوه بر مسائل مالی عاشق فرهنگ کشورش باشد قطعا نتیجه بهتری میگیرد. ما دستمزد نجومی به کسی ندادیم و همه میدانند که وقتی به دفتر ما میآیند مبلغ کمتری میگیرند اما ما به عوامل احترام میگذاریم و پرداختهای سروقت داریم.
مقصودی گفت: نزدیک بیست و چند سال است که فیلمنامه مینویسم. باید بدانید وقتی فیلمنامه مینویسید و تحویل میدهید، دیگر کارتان با آن تمام شده است اما این من را اذیت می کرد. من تجربههایی داشتم در سینما و تلویزیون و همه آن تجربیات را جمع کردم تا فیلمنامهای ارائه دهم که تهیهکننده راغب باشد که کنار آن بایستد.
امیر پروین حسینی در ادامه این نشست گفت: فیلمهایی مثل «خجالت نکش» از آن دست کمدیهایی است که تجربه تازهای در آن اتفاق افتاده است و باید منتظر واکنش مخاطب بود.
مقصودی گفت: وقتی تصمیم داریم یک فیلم مردمی بسازیم، ریتم خیلی اهمیت دارد. ما نباید اجازه دهیم مخاطب خسته شود. ما در این فیلم قاعدههای ساخت یک کمدی را رعایت کردیم و خوشحالم که ریتم فیلم مناسب بود.
شبنم مقدمی نیز درباره حضورش در «خجالت نکش» گفت: من در ابتدا میترسیدم که این نقش را قبول کنم اما آقای مقصودی و حسینی به من لطف داشتند و به من اعتماد کردند. این نقش از آن بختهایی بود که سراغ هر بازیگری نمیرود و خوشحالم که توانستم در آن خودم را محک بزنم.
احمد مهرانفر در ادامه نشست گفت: از آقای مقصودی و پروین حسینی تشکر میکنم که به من اعتماد کردند. اگر مخاطبان کاراکتر من را دوست دارند به شدت مدیون گریم عالی بود که انجام شد.
لیندا کیانی درمورد درآوردن لهجه افغانی توضیح داد: من فکر نمیکنم آدم در کوچه بازار بتواند افغانستانی یاد بگیرد. آقای مقصودی برای من معلمی گرفتند که کابلی بودند چرا که در آنجا هر شهری لهجه متفاوتی دارد. من تلاش کردم مثل معلمم صحبت کنم.
الناز حبیبی نیز گفت: برای من نقش اولویت دوم است و کلیت کار و کارگردان و دفتری که با آن کار میکنم، اهمیت دارد. خوشحالم که با این تیم کار کردم.
امیر پروینحسینی نیز گفت: برای این فیلم حتما به بازار خارجی فکر میکنم. به نظرم در دنیا عدهای دنبال کمدی غیر هالیوودی هستند و برایشان مهم است که بتوانند با خانوادهشان فیلم ببینند.
مهدی جعفری اظهار داشت: مطمئنم اگر این گروه در کنار هم جمع نمیشد، فیلم این انرژی خوب را پیدا نمیکرد. این فیلم آقای مقصودی از آن فیلمهای مثالزدنی است که بفهمیم ضعف سینمای ایران چیست. فیلم آقای مقصودی با مهارت و فرصت زیاد ساخته شد و برعکس کارگردانانی که شتابزده فیلم را میسازند تا به ماراتن جشنواره برسد؛ این فیلم با صبر بسیار و فکر شده تولید شد.
نشست مردمی و معرفی عوامل فیلم «خجالت نکش»، اولین تجربه کارگردانی رضا مقصودی با حضور رضا مقصودی و افرا جورابلو همسر و همکار مقصودی در نگارش فیلمنامه، سیدامیر پروین حسینی تهیهکننده و شبنم مقدمی، بازیگر نقش صنم در این فیلم می باشد.
شبنم مقدمی ضمن ابراز خرسندی برای حضور در جمع مردم گفت: «اولین بار است که میخواهم خودم نقش صنم را ببینم و بسیار خوشحالم که در کنار مردم عزیز این اتفاق میافتد.»
جورابلو درباره همکاری با مقصودی در نگارش فیلمنامه گفت: «سناریو را با هم نوشتیم و تمام کردیم.»
پروین حسینی تهیهکننده این فیلم، که پیشتر فیلمهای «من سالوادر نیستم»، «زاپاس» و «آینه بغل» را در کارنامه تهیهکنندگیِ خود داشت، درمورد ژانر فیلم بیان کرد: «خجالت نکش» نوع جدیدی از کمدی است که به همین سبب، متحمل سختیهای بسیاری در پشت صحنه بود.
وی با ابراز آرزوی خرسندیِ مردم از دیدن این فیلم به سخنان خود پایان داد.
در پایان این گفتوگو، حاضران عوامل فیلم را تشویق کردند و فیلم در سالن لبریز از جمعیت به نمایش درآمد.
سیدجمال ساداتیان از اعضای هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر درباره فیلم «خجالت نکش» گفت: " طنز خیلی بامزهای دارد و به نظرم خیلی نو بود و تکههای سیاسی داشت و با رئیس جمهور قبلی مزاح کرده بود. طنز ملیح خوبی از آب درآمده است."
رضا مقصودی درباره ساخت فیلم «خجالت نکش» گفت: "این فیلمنامه همان کاری بود که می خواستم حتما خودم آن را کارگردانی کنم به همین دلیل نگاه ویژهتری دخیل بود و انرژی مضاعفی صرف کردم تا بتوانم فیلمنامه کم نقصی را ارائه کنم. خوشبختانه توانایی بازیگران این امکان را به من داد که بتوانم هرچه در ذهن داشتم را از آنها طلب کنم."
شبنم مقدمی درباره ایفای نقش در فیلم «خجالت نکش» گفت: "من از ایفای این نقش دلهره داشتم چون به لحاظ شخصیتی بسیار با من متفاوت بود. از نظر سطح اجتماعی، سن و سال و ویژگی های رفتاری نقشی بازی کردم که خیلی با من فاصله داش . از آنجا که به لحاظ جغرافیای متفاوت بودیم سعی کردیم در بیان دیالوگ هم از آهنگ متفاوتی استفاده کنیم که مختص به شهر و محل خاصی نباشد. ما در تعامل با کارگردان گویش جدیدی خلق کردیم. "
رضا مقصودی درباره بازی شبنم مقدمی گفت: "اگر قرار باشد سیمرغ به یکی از بخش های این فیلم برسد امیدوارم برای شبنم مقدمی باشد چون کارش را خیلی خوب انجام داده است." در پاسخ به این سخن شبنم مقدمی نیز بیان کرد که من همین الان سیمرغم را گرفته ام.
رضا مقصودی درباره فیلمنامه «خجالت نکش» گفت: "نزدیک به دو سال پیش نگارش فیلمنامه «خجالت نکش» را آغاز کردم که طرح آن را همسرم (خانم جورابلو) پیشنهاد داده بود و فیلمنامه را با یکدیگر نوشتیم. مسلما برای تولید فیلم مراحل اولیه را طی کردیم تا آماده تولید شود."
«خجالت نکش» در روستایی حوالی جاده شاهرود به اسم کندر جلوی دوربین رفت.
? تسبیح، آباژور و زنان مظلوم سرزمین من!
محمدرضا شهبازی
?اگر «خجالت نکش» را منیژه حکمت میساخت
خانوادهای شهری از طبقه متوسط بعد از دوبار بچهدار شدن تصمیم میگرند دیگر بچهدار نشوند. بعد از سالها پسر بزرگ خانواده که ۱۹ سال دارد در سربازی بعلت رفتار تحقیرآمیز فرماندهاش که او را مجبور کرده بود کف دستشویی سینهخیز برود خودکشی میکند. دختر ۱۷ ساله خانواده هم کمی بعد به علت چشمک زدن به یک پسر در خیابان توسط حکومت به هشت بار اعدام محکوم شده و کشته میشود.
پدر و مادر تصمیم میگیرند دوباره بچه دار شوند و اسمش را بگذارند آرش تا وقتی بزرگ شد از حکومت انتقام بگیرد. اما مرد که قبلا امکان بچهدار شدنش را از بین برده بود به پزشک مراجعه میکند و دوباره این گزینه را فعال میکند. اما با گذشت چندین سال میبینند که نخیر بچهدار نمیشوند. ناگهان متوجه میشویم که علت بچهدار نشدن این است که زن قابلیت بچهدار شدن ندارد چرا که چندین سال قبل توسط یک بازاری ریشدار که تسبیح دارد مورد تجاوز واقع شده و صدمات ناشی از آن باعث شده نتواند بچهدار شود. زن در تمام این سالها این ماجرا را از شوهرش مخفی کرده است.
?اگر «خجالت نکش» را تهمینه میلانی میساخت
فیلم داستان دو جاری را روایت میکند. دو جاری که شوهرهایشان اگرچه با هم برادر هستند اما فرسنگها از نظر فکر و اعتقادات با هم فرق دارند.
یکی از آنها که کیارش نام دارد دانشجوی اخراجی رشته نرم افزار است که حالا با فروش ویپیان خرج زندگی را تامین میکند و همسرش هم معلم خصوصی زبان فرانسه است. این زوج خیلی زندگی خوبی دارند و قصد بچه دار شدن هم ندارند.
اما برادر دیگر کارمند وزارت ارشاد است و بعنوان سانسورچی، فیلم و کتاب و مجله و هرچیزی که به دستش برسد را سانسور میکند. خانه این زوج پر از آباژور است! او تمام پولش را میدهد و آباژور میخرد در حالی که ماشین لباسشویی و اتو و فریزر و جاروبرقی ندارند و زن بیچارهاش باید با دست لباس بشورد و جارو بزند.
او زنش را مجبور کرده ۹ تا بچه بیاورد و حالا هم اصرار دارد که باید بچههایش دو رقمی شوند تا با خودش بشوند یک تیم فوتبال و در مسابقات جام رمضان اداره سانسور و ممیزی وزارت ارشاد شرکت کنند.
ما ۶۰ دقیقه شاهد بدبختی این زن هستیم. اینکه چطور ۹ تا بچه را تر و خشک میکند و با شکم برآمده جارو میزند و در حمامی که شیرش هم چکه میکند توی لگن قرمز لباس میشورد و شوهرش هم با پیژامه راه راه و رکابی لم میدهد و آباژورها را دستمال میکشد و گردگیری میکند و از توی سایت دیوار آباژور دست دوم میخرد.
از آنطرف هم زندگی جاریاش را میبینم که چطور با شوهرش یک زندگی ایدهآل و رمانتیک دارند. در خانه شان گل شمعدانی وجود دارد و شبها قبل از خواب شیر میخورند و صبحا سر سفره صبحانه شان آب پرتقال است.