صفحه اول / فرهنگی و هنری / سینما و تئاتر / نقد و بررسی فیلم رگ خواب

نقد و بررسی فیلم رگ خواب

نقد و بررسی فیلم رگ خواب

رگ خواب فیلمی به کارگردانی و تهیه‌کنندگی حمید نعمت‌الله و نویسندگی معصومه بیات محصول سال ۱۳۹۴ است.

رگ_خواب


بازیگران: لیلا حاتمی، کوروش تهامی، الهام کردا، لیلا موسوی، حسین عرفانیان، خسرو بامداد، بامداد نعمت‌اله و حمیدرضا آذرنگ

سایر عوامل: نویسنده: معصومه بیات، مجری طرح: سهند ترابی، مدیر فیلمبرداری: فرشاد محمدی، دستیاران فیلمبردار: سعید براتی، حسن لشکری، مهدی براتی، سجاد براتی، امیر نامنی، صدابردار: بابک اردلان، دستیاران صدا: امیر عاشق حسینی، بردیا اردلان، طراح صحنه: محمدرضا میرزا محمدی، دستیاران صحنه: بابک تکریم سیف‌آبادی، سعید بیات، طراح لباس: آزاده قوام، دستیار لباس: فاطمه امیری، تدوین: مهدی سعدی، طراح گریم: سهند ترابی، دستیار گریم: لیلا ثانی، مهدی صیاد، ناظر فنی پس از تولید: وحید قطبی‌زاده، جلوه‌های ویژه رایانه‌ای: سینا قویدل،
داستان فیلم: داستان این فیلم درباره اضمحلال یک زن است و به نظر می‌رسد نعمت‌اله قصد دارد فضای متفاوتی را در این فیلم تجربه کند.اوج و فرود رابطه میان یک زن و مرد را به نمایش می‌گذارد
.

رگ_خواب

نشست «رگ خواب» در برج میلاد| فیلمی که ضدمرد نیست
به نقل از ستاد خبری جشنواره فیلم فجر، این نشست با حضور لیلا حاتمی، کوروش تهامی، لیلا موسوی بازیگران، سهراب پورناظری آهنگساز، معصومه بیات فیلمنامه نویس، سهند ترابی چهره پرداز، محمد رضا میرزا محمدی طراح صحنه، فرشاد محمدی مدیر فیلمبرداری و در غیاب حمید نعمت‌اله کارگردان فیلم برگزار شد.

نعمت‌اله با توجه به اینکه سر صحنه فیلمبرداری در زابل بود، طی تماس تلفنی از عدم حضور در جلسه عذر خواهی کرده و در مورد فیلم توضیح داد. او گفت: خیلی دوست داشتم که در کنار شما بودم اما عذرخواهی می‌کنم که نتوانستم در نشست پرسش و پاسخ فیلم در جشنواره حضور داشته باشم. ما همیشه دنبال سوژه برای فیلمسازی هستیم.

اول به دنبال ساخت فیلم «شعله‌ور» بودم اما نشد و با سرعت شروع به ساخت فیلم «رگ خواب» کردیم. انتخاب بازیگران ما از اول همین انتخاب‌ها بود. وی در پایان صحبت‌هایش گفت: صحبت با تلفن کمی کلافه‌کننده است و خوشحال می‌شوم شنونده جلسه باشم.

لیلا حاتمی در این نشست بیان کرد: امسال جشنواره مصادف با فاجعه پلاسکو شد و شروع خیلی غم‌انگیزی بود و بعد از آن فوت حسن جوهرچی و حسن علیزاده.

وی ادامه داد: واقعیت این است که دیدن فیلم برای من نیز غافلگیرکننده است و تحت‌تأثیر هستم. با بازی در «رگ خواب» به آرزویم رسیدم و خوشحالم که یک بار دیگر در مقابل دوربین نعمت‌اله قرار گرفتم.

کوروش تهامی گفت: تمام بازیگران در کشور ما دوست دارند حداقل یک بار تجربه کار با نعمت‌اله داشته باشند. اتفاق واقعی در سر صحنه می‌افتد، در پوست خودم نمی‌گنجیدم و این اتفاق افتاد. همکاری با لیلا حاتمی فوق‌العاده بود و زبان از بیان آن قاصر است.

در بخشی از نشست، سهراب ‌پورناظری آهنگساز فیلم «رگ خواب» گفت: از همه دوستان تشکر می کنم که سنگ تمام گذاشتند. می‌خواهم به لیلا حاتمی به خاطر جنس بازی او تبریک بگویم و این که هنر را به درستی از پدر به ارث برده است.

سهند ترابی چهره‌پرداز بیان کرد: خیلی خوشحالم که این فیلم را کار کردیم ودر رکاب نعمت‌اله بودیم.

معصومه بیات نویسنده فیلمنامه نیز گفت: من کارم روزنامه نگاری است. اگر در ایران به  شما احترام نمی‌گذارند و شما را نمی‌بینند، من از شما تشکر می‌کنم. رکن چهارم دموکراسی رسانه است. خوشحالم که فیلم مخاطبان را تحت‌تأثیر قرار داد.

فرشاد محمدی گفت: آقای نعمت‌اله به من گفت خیلی سرت شلوغ است، دو ساعت با کسی قرار داد نبند و برای فیلمبرداری این فیلم بیا و بعد گفت اگر بهترین فیلمبرداری عمرت را انجام ندهی دلگیر می‌شوم.

لیلا حاتمی در پاسخ به اینکه یک بار در جایی گفته هر فیلمی نعمت‌اله بسازد بازی خواهم کرد، بیان کرد: من در فیلم «بی پولی» در واقع خودم را در فیلم انداختم چون نقش را دوست داشتم و گفتم هر وقت پیشنهاد بدهد، خوشحال می شوم.

معصومه بیات گفت‌: با همه عوامل بر اساس فیلم‌نامه قبلی قرار داد بسته شد و چند ساعتی فیلمبرداری مانده بود و کلا یک سری صحنه‌ها عوض شد. هر شب من برای سکانس ها دیالوگ‌می نوشتم و خیلی از آنها هم دیالوگ های فیلم نامه قبلی بود.

وی افزود: سعی کردم برای این کار خیلی از بازی‌ها را فراموش کنم و نظر من هم این بود که یک کار کاملا متفاوت اتفاق بیفتد و من کمتر چنین نقشی را بازی کرده بودم و انگار اولین بار بود می‌خواستم جلوی دوربین بروم و خودم را به اتفاقات سپردم. نعمت‌اله به صورت خیلی خاص بازیگر را هدایت می‌کند و نوع رفتارش نشان از رضایت و یا عدم رضایت از بازی دارد.

لیلا حاتمی در پاسخ به پرسشی درباره رفتار نادرست هنرمندان در تقابل با اهالی رسانه گفت: اعتراض قشری که در مورد آنها فیلم ساخته می‌شود و اعتراض می‌کنند، خود کم‌بینی است. من در آن جلسه مصاحبه روی سخنم با آن ۸ نفر بوده نه کسان دیگر. من برای طرف روبه رو احترام قائلم و وقتی عصبانی هستم عصبانیتم را نشان می‌دهم چون معتقدم او آدم است و من باید نظر و احساسم را نسبت به او بروز دهم.

وی ادامه داد: وقتی آن افراد در جایی حضور دارند که نباید باشند، در واقع مزاحم می‌شوند. خودشان می‌دانند که جایشان آنجا نیست. من در چنین موقعیت‌هایی کلا فراموش می‌کنم که چه کسی هستم و آن شخص را ادب می‌کنم و این کار را تا همیشه خواهم کرد تا وقتی که حالش را داشته باشم.

لیلا حاتمی در بخشی از این نشست گفت: جدال با آدم‌ها برایم جالب است و در این کار تخصص دارم به همین دلیل ارتباط با نقش برایم راحت بود.

بیات نیز اظهار کرد: این فیلم اصلا ضد مرد نیست. کامران حصیبی به عنوان یک مرد، این کارها را انجام داده است. ما گاهی به برخی مردها بیش از حد لازم بها می دهیم و بعد خودمان مجبوریم با آنها بجنگیم زمان آن رسیده است که بدانیم چه چیزی بد و چه چیزی خوب است.

وی همچنین درباره مردستیزی و دیدگاه فمنیسیم در فیلم گفت: فمنیسم در غرب هم شکست‌هایی داشته و من دوست ندارم این اسم را برای فیلم و داستان بگذارم.

رگ_خواب

نقد فیلم سینمایی «رگ خواب» در برنامه هفت

?قطبی زاده: من واقعا از دیدن این فیلم بسیار لذت بردم و به جانم نشست. در سینمای ایران به دلیل ممیزی، عدم شناخت فیلمسازانمان از ملودرام ها، همیشه مفهوم عشق در سینمای مان غریب بوده است. در این فیلم حمید نعمت اله چقدر با ظرافت یک عاشقانه ایرانی ساخته است. یک Adele H ایرانی است. به زودی تنهایی زن را به نمایش می گذارد.

مهمتر از آن بازی لیلا حاتمی که من تا به امروز چنین بازی ای از او ندیده بودم. بازی او در فیلم «رگ خواب» سوای تمام توانمندی هایش، برایم جالب بود حاتمی چقدر با خود صادق است که برای خلق چنین حسی حاضر به اجرای آنها می شود. اغلب بازیگرانی با این سطح، حاضر به چنین کاری نیستند.

هنگام تماشای فیلم، احساس کردم با وجود یکسری موقعیت های کلیدی پیش برنده، ای کاش این چنین نبود. واقعا فیلم، فیلم احساسی و تاثیرگذاری بود. زمانی که صدای همایون شجریان بر فیلم افتاد واقعا احساسی شدم.

?فراستی: من بنظرم فیلم بدی است. عشق لیلا حاتمی در فیلم به شدت کودکانه است. تا جایی که لیلا حاتمی کار فست فودی را می کند، تا قبل صبحانه خوب است. ما با آدمی آشنا می شویم که بدون دانستن گذشته اش، می دانیم جدا شده است و به دنبال هر کاری هست.

از ابتدا پوزیسیون این خانم به اینکه در این وضعیت قرار دارد، قانعم نمی کند. یعنی باید به من داده های بیشتری می داد تا می فهمیدم از نظر مالی به شدت اسف بار است. اینجا به لحاظ شخصیت پردازی عقب می ماند.

زمانی که به صبحانه می رسد و مسئله عشق مطرح می شود، عشق زنی نیست که یک زندگی را از سر گذرانده است. مثل دختری ۱۶ ساله است که تازه عاشق شده است. می توانست این چنین باشد اگر من می دانستم قبل از این هیچ کسی برای او این چنین صبحانه نیاورده است.

رگ_خواب

گفتگو با عوامل فیلم سینمایی «رگ خواب» در برنامه هفت

?کورش تهامی: این سخت ترین نقشی است که تاکنون بازی کرده ام. انقدر «رگ خواب» تجربه عجیبی بود و اتفاقات درستی افتاد که باور کردنی نیست. حساسیت های دقیقی بر روی صحنه و بازی ها داشتند. اصولا آقای نعمت اله نمی گوید چه کار بکن، می گویند چه کار نکن.

بازی در فیلم «به رنگ ارغوان» نیز برای من از نقش های سخت بازیگری بود.

?معصومه بیات: دو ایده درباره ساخت فیلم داشتیم که یکی را کنار گذاشتیم و بر روی این ایده کار کردیم. من از نتیجه کار راضی هستم .و فیلم را دوست دارم.

?کورش تهامی: من احساس می کنم متاسفانه در این روزگار کم از این جنس آدم وجود ندارند. مرد یا زنی شبیه به شخصیت اصلی «رگ خواب». شاید به عدد آدم هایی که این فیلم را نگاه کنند، برداشت های مختلفی شود. از جنسیت ها و سنین مختلف… .  

?افخمی: بنظر می آید همه درباره این فیلم به دنبال پیام هستند، اما فیلم یک فیلم عاشقانه است.

رگ_خواب

نقد فیلم رگ خواب در جشنواره فجر
سینمای آشنای نعمت الله در «رگ خواب»/ تفاله‌های چای در سینک ظرفشویی!
فردا: فیلم همان فضای همیشگی و دوست‌داشتنی فیلم‌های نعمت‌الله است. اما به نظر می‌رسد جهانِ فیلم با سایر کارهای نعمت‌الله سنخیتی ندارد و یک جهانِ عاریتی در فیلم وجود دارد که بر خلاف آثار گذشته، آن نخ تسبیحی که این فیلم‌ها را به یکدیگر پیوند می‌داد در این فیلم وجود ندارد و نمی‌توان رد پای آثار گذشته را در آن جست‌وجو کرد.

حالا پس از تجربه‌ی این سال‌ها وقتی می‌شنویم حمید نعمت‌الله فیلم جدیدی را کارگردانی کرده خیالمان راحت است که یک فیلم کامل و خوش ساخت را خواهیم دید. تجربه‌ی کارگردانی همه‌ی این سال‌های او این گزاره را تایید می‌کند. خیالمان راحت است که می‌خواهیم فیلمی از کارگردان «بی‌پولی» و «آرایش غلیظ» را ببینیم. خیالمان راحت است که کارگردان سریال «وضعیت سفید» می‌خواهد دوباره ما را به تماشای فیلمی جدید دعوت کند. خیالمان راحت است که کارگردان فیلم‌های تلویزیونی «فریدون مهربان است» و «لب دریا» و «بیا از گذشته حرف بزنیم» اثر جدیدی خلق کرده و می‌خواهد لذتی دوباره را برایمان به ارمغان بیاورد. واقعیت این است که حمید نعمت‌الله در سال‌های اخیر آن‌قدر خوب بوده که توقع همه‌ی دوستداران سینما را از خود بالا برده است و هر بار که خبری درباره‌ی او می‌شنویم انتظار داریم دوباره با یک فیلم درجه یک روبرو شویم و این سرمایه‌ی کمی نیست برای یک کارگردان. نعمت‌الله به همراه نزدیکترین دوستش یعنی هادی مقدم‌دوست چه در همکاری‌های مشترک و چه در کارهای مستقل خود، آنقدر خوش درخشیده‌اند و بی‌حاشیه پیش رفته‌اند که وقتی می‌شنویم با فیلم جدیدی به جشنواره آمده‌اند به وجد می‌آییم و دلگرم می‌شویم.

«رگ خواب» تجربه‌ی جدید او نیز از این قاعده مستثنی نیست اما یک تفاوت بزرگ با سایر کارهای او دارد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت. فیلم جدید نعمت‌الله با همان میزانسن‌ها و دکوپاژهای آشنا در فیلم‌های او ساخته شده و فیلم باز هم با کدهای آشنا برای مخاطب و ارجاع به عادت‌های جهان واقعی او را غافلگیر می‌کند. مانند ماجرای ریختن تفاله‌های چای در سینک ظرفشویی. فضای فیلم همان فضای همیشگی و دوست‌داشتنی فیلم‌های نعمت‌الله است. اما به نظر می‌رسد جهانِ فیلم با سایر کارهای نعمت‌الله سنخیتی ندارد و یک جهانِ عاریتی در فیلم وجود دارد که بر خلاف آثار گذشته، آن نخ تسبیحی که این فیلم‌ها را به یکدیگر پیوند می‌داد در این فیلم وجود ندارد و نمی‌توان رد پای آثار گذشته را در آن جست‌وجو کرد. فیلم «رگ خواب» یک دنیای جدید در بین آثار نعمت‌الله است که دغدغه‌های پیشین در آن وجود ندارد.

تقریبا فیلم‌نامه‌ی تمام آثار سینمایی نعمت‌الله تاکنون یا نوشته‌ی خود او بوده است یا همکاری مشترکی با هادی مقدم‌دوست اما نعمت‌الله در فیلم «رگ خواب» سراغ فیلم‌نامه‌ای رفته است که خودش در نوشتن آن نقشی نداشته و پا به دنیایی گذاشته که در آن تسلطی ندارد. فیلم حتی در نگاه اول شباهت زیادی با فیلم «سر به مهر» ساخته‌ی هادی مقدم‌دوست دارد که بازی لیلا حاتمی در هر دو فیلم این شباهت را بیشتر هم کرده است. هر دو فیلم روایت زنی تنها در شهر است که دچار عشقی مبهم می‌شوند. با این تفاوت که در «سر به مهر» همه چیز رو به خوبی و نیکی و روشنایی پیش می‌رود اما در «رگ خواب» همه چیز به سمت بدی و نابودی و تباهی.

فیلم در فضاسازی موفق عمل می‌کند و مخاطب با سیر صعودی اولیه‌ی داستان و قدم‌های ابندایی شکل‌گیری رابطه که همه چیز خوب و سرخوشانه پیش می‌رود و سیر نزولی که در میانه اتفاق می‌افتد و مزاج مخاطب را تلخ می‌کند، به خوبی همراه می‌شود. اما نکته اینجاست که در بستر فیلم‌نامه هیچ دلیلی برای هیچ کدام این اتفاق‌ها ارائه نمی‌شود.

در واقع نه دلیل قانع کننده‌ای برای عشق کامران حصیبی (با بازی کوروش تهامی) به مینا (با بازی لیلا حاتمی) ارائه می‌شود، نه دلیلی برای سرد شدن رابطه می‌بینیم و در ادامه نیز علت تبدیل شدن کامران از یک جنتلمن واقعی به یک بَدمَن تمام عیار را نمی‌فهمیم. خانم مدیر رستوران و کامران حصیبی پیش از ورود مینا نیز یکدیگر را می‌شناسند، پس چه دلیلی دارد که کامران یک بازی عشقی با مینا را آغاز کند؟ دلیل آن دلبری‌ها چیست؟ در معرفی اولیه‌ی کامران او مردی خوش قلب و مهربان و جذاب است؛ چرا و چگونه تبدیل به آن هیولای بدذات و وحشتناک پایان فیلم می‌شود؟ در واقع این‌ها سوالاتی است که جوابی برایشان پیدا نمی‌کنیم.

داستان «رگ خواب» یک قلمرو ناشناخته برای حمید نعمت‌الله است. شاید اگر او با جهان‌بینی خودش فیلم‌نامه‌ی «رگ خواب» را می‌نوشت، فرآیند تغییر شخصیت‌ها واقعی‌تر و ملموس‌تر از کار در می‌آمد.

درست همان کاری که در فیلم‌هایی مثل «بوتیک» و «بی‌پولی» و «آرایش غلیظ» انجام داده بود. مثلا «بی‌پولی» را به یاد بیاورید و آن نگاه پایانی پر معنای بهرام رادان به دوربین را. همه‌ی ما به عنوان مخاطب می‌فهمیم که چه اتفاقی در درون کاراکتر فیلم افتاده است چون لحظه به لحظه این مسیر عزیمت از نقطه‌ی اولیه تا پایان را با او طی کرده‌ایم.

«رگ خواب» در کارنامه‌ی هر کارگردانی می‌توانست یک اثر درخشان باشد اما همان طور که گفته شد نعمت‌الله آن‌قدر در طی این سال‌ها انتظارات را از خود بالا برده و در فیلم‌هایش آن‌چنان جهان منحصر به فردی ساخته که دوست داریم هر بار او را در اوج ببینیم با همان ویژگی‌های شناخته شده‌ی همیشگی. او بارها و بارها نشان داده رگ خواب مخاطب را می‌شناسد.

پس همچنان مشتاقانه منتظر فیلم بعدی می‌مانیم.

رگ_خواب

هشداری تلخ و گزنده به قربانیان فردگرایی که محتاج حمایتند

هنگامی که نفسانیت جامعه مدرن، «رگ خواب» عواطف را در جولان «فردگرایی» می یابد
سینماپرس: صابر الله دادیان/ باید گفت اگرچه نگاه تلخ و گزنده فیلمساز هر بیننده ای را دل آزرده و ناکام می کند اما رگ خواب هشداری آگاهانه و فکر شده است که با همه تلخی اش قشری از جوانان جامعه را نشانه رفته است که در این دوران تاخت و تاز فردگرایی مفرط و زیاده خواهی های نفسانی و شهوانی قربانی کسانی می شوند که به درستی رگ خواب این قربانیان آرام را در دست دارند.

فیلم سینمایی «رگ خواب» آخرین ساخته حمید نعمت الله ساعتی پیش به عنوان سومین فیلم داستانی در بخش مسابقه برای اهالی رسانه به روی پرده رفت، فیلمی که با استقبال روبرو شد و مهمانان ویژه ای را به کاخ جشنواره کشاند. فیلم در رابطه با زندگی دختر جوان مجردی به نام مینا با بازی قابل تأمل لیلا حاتمی است، با نریشن هایی که به سبک سیال ذهن از درون فکر و خیالات او به گوش مخاطب می رسد. داستان تنهایی مینا در زندگی آشفته و پرهیاهوی امروز و نیاز عاطفی و احساسی او و احتیاجش به دیده شدن دستمایه فیلم نعمت الله است که از این حیث تم فیلم سر به مهر را به یاد می آورد، فیلمی ساخته هادی مقدم دوست که با بازی لیلا حاتمی و همکاری نعمت الله در فیلمنامه از چند جهت شبیه رگ خواب نعمت الله است.

فیلم را می توان ملودارمی اجتماعی دانست که با پایان تلخ و گزنده اش در روایتی عاشقانه به تراژدی انسانی بدل می شود که تنهایی و فردیت انسان مدرن را محکم بر سر دوستی ها و احساسات پاک انسانی می کوبد. این فیلم را شاید بتوان به عنوان تلخ ترین اثر فیلمساز تحسین شده اش بازشناخت، فیلم سازی که همیشه عشق را در آثارش ستوده و جایگاه والای آن را در روابط میان عاشق و معشوق به زیبایی تصویر کرده و مقدس شمرده است.

مینا که دختر تنهایی است گویی چندین سال پیش به همراه پدر پیرش به تهران آمده است، او که از طبقه فرو دست جامعه است مجبور است برای گذران زندگی کار کرده تا جایی برای خواب و غذایی برای خوردن داشته باشد، از همین رو ترجیح می دهد به تنهایی زندگی کند و پدر پیرش را هر صبح دزدکی و پنهانی در ایستگاه اتوبوس هنگام بلیط فروشی ببیند.

در جریان استخدام موقت او در یک فست فود، او با پسری خوش چهره و خوش مشرب به نام کامران با بازی کوروش تهامی آشنا می شود که رفته رفته با نشان دادن چراغ سبز در رابطه حسنه اش با مینا راه را برای ابراز احساسات متقابل میان خودشان باز می کند.

مینا که بسیار احساساتی و لطیف است و احتیاج فراوانی به تکیه گاهی دارد که علی رغم درک احساسات او بتواند در این شرایط سخت در زندگی کمک حالش باشد، به کامران علاقمند شده و تحت تأثیر عواطف و ابراز علاقه های عاشقانه او می شود. خانه ای کوچک که گویی به عنوان انباری برای یکی از کارهای کامران استفاده می شود، توسط او در اختیار کامل مینا قرار می گیرد منتهی با احتساب شرایطی که مینا اصراری به دانستن چرایی هایش ندارد.

اما با پیش رفتن روابط عاشقانه آن ها گویی مینا به عقد موقت کامران درآمده و چندین شب را نیز در کنار هم می گذرانند، همه چیز مانند یک رویایی بی پایان برای میناست و تک گویی های ذهنی مینا این تصوراتش را برای مخاطب مثل روز روشن می کند. خیالاتی که از حضور یک فرشته در قامت یک مرد مطمئن و مهربان در زندگی او گواهی می دهد.

اما آرام آرام با سرد تر شدن این رابطه از سوی کامران و بی تفاوتی هایش نسبت به تنهایی ها و ترس های مینا، مینا نیز از او عامدانه فاصله می گیرد تا ببیند دلیل سرد شدن کامران چیست.

این گونه است که به طور اتفاقی شبی در پی سفر ناگهانی کامران که پیش تر هم برایش اتفاق افتاده حقیقت برای مینا آشکار می شود و  از اینجا به بعد کابوس ها در بدترین حالتش برای او نمایان شده و بیننده را در تلخی ها و سیاهی ها رها می کند.

فیلم خوش ساخت و خوش ریتم است به گونه ای که نمی توان متوجه گذر زمان شد، موسیقی احساسی و فکر شده پورناظری با ترانه میانی فیلم با شعری از منزوی و صدای همایون شجریان سکانسی درخشان و فراموش نشدنی را رقم می زنند.

تلخی نعمت الله در این فیلم از آن رو نکوهیده و آزار دهنده است که هیچ نقطه امیدی را در انتهای فیلم و حتی در منولوگ های درون ذهنی شخصیت باقی نمی گذراد، حتی پدر تنها و مریض فیلم هم در انتها می میرد و تنها کس مینا که حامی احساسی او در تنهایی ها و ترس هایش است از صحنه پاک می شود. گربه سفید خوش یمن مینا که پیک شوم و بد خبر اوست و سندی بر خیانت یار رویاهایش در خرابه ای تاریک و بی نور گم می شود و سردی زمستان ناتمام مینا را در خود می بلعد.

سقط جنین مینا و اصلا باردار شدنش از کامران که کوچکترین شناختی از او در عقلانیت و منطق مینا تصویر نمی شود همچون تبری فرق عواطف مخاطب را خرد می کند.

اما باید گفت اگرچه نگاه تلخ و گزنده فیلمساز هر بیننده ای را دل آزرده و ناکام می کند اما باید گفت رگ خواب هشداری آگاهانه و فکر شده است که با همه تلخی اش قشری از جوانان جامعه را نشانه رفته است که در این دوران تاخت و تاز فردگرایی مفرط و زیاده خواهی های نفسانی و شهوانی قربانی کسانی می شوند که به درستی رگ خواب این قربانیان آرام را در دست دارند.

جامعه معاصر پر است از میناهایی محتاج که با پشت کردن ناخواسته یا خواسته به مهر خانواده و خویشانشان خود را در معرض تهاجمات و تعارضات شهوت پرستانی خوش مشرب قرار می دهند.

 

این را هم ببینید

نقد و بررسی فیلم اتاق تاریک

نقد و بررسی فیلم اتاق تاریک

«فرهاد و هاله فصل جدید زندگی خود را آغاز کرده‌اند و این سرآغاز تغییرات دیگری است که آن‌ها را در مواجهه با مسائل جدیدی قرار می‌دهد».