فیلم سینمایی «تنگه ابوغریب» به تهیهکنندگی سعید ملکان و کارگردانی بهرام توکلی است که در آن جواد عزتی، امیر جدیدی، حمیدرضا آذرنگ، علی سلیمانی، قربان نجفی و مهدی قربانی بازی کردهاند.
این فیلم روایتی است از دفاع دلاورمردانه گردان عمار در برابر لشکرکشی رژیم بعث به فکه و شرهانی. روزهای رشادت و مظلومیت بچههای گردان عمار در روزهای آخر دفاع مقدس در منطقه حساس تنگه ابوغریب.
خلاصه داستان های فیلم:
– 21 تیرماه ۱۳۶۷ روز خاصی است در تاریخ هشت سال دفاع مقدس.
– در ٢١ تیرماه ١٣۶٧، حمله وسیعی سراسر جبهه جنوب را درگیر می کند، یکی از نقاط حساسی که دشمن قصد عبور از آن و رسیدن به شهرها و جاده های کلیدی ایران را دارد تنگه ابوقریب است؛ تنگه ای که نام و خاطره اش در میانه تاریخ رسمی روزهای پایانی جنگ گم شده … تنگه ای که محل مقاومت افراد گردان عمار بود.
عوامل فیلم: کارگردان، نویسنده: بهرام توکلی/ تهیه کننده: سعید ملکان/ طراح صحنه و لباس: محمدرضا شجاعی/ صدابردار: رشید دانشمند/ طراحی و ترکیب صدا: امیرحسین قاسمی/ مدیر تولید: محمدرضا منصوری/ برنامهریز: علی مردانه/ دستیار اول کارگردان: محمد عسگری/ جانشین تولید:کیومرث عباسی/ مشاور رسانهای:علی مرادخانی/ عکاس: محمد بدرلو/ محصول سازمان هنری رسانه ای اوج
بازیگران: جواد عزتی, امیر جدیدی, حمیدرضا آذرنگ, علی سلیمانی, قربان نجفی, مهدی قربانی, یداله شادمانی, بانیپال شومون، میلاد یزدانی و مهدی صباغی
نشست پرسش و پاسخ فیلم «تنگه ابوقریب» ساخته بهرام توکلی با حضور عوامل این فیلم عصر امروز در پردیس ملت برگزار شد.
به گزارش ستاد خبری جشنواره فیلم فجر، این نشست با حضور بهرام توکلی (کارگردان)، رشید دانشمند (صدابردار)، امیرحسین قاسمی (صداگذار)، محسن روزبهانی (جلوههای ویژه)، حامد ثابت (آهنگساز)، میثم مولایی (تدوینگر)، سعید ملکان (تهیه کننده)، جواد عزتی (بازیگر)، حمیدرضا آذرنگ (بازیگر)، امیر جدیدی (بازیگر)، مهدی پاکدل (بازیگر)، علی سلیمانی (بازیگر) و مهدی قربانی در پردیس ملت برگزار شد.
بهرام توکلی در این نشست گفت: بزرگترین منبع برای بازسازی صحنههای جنگی مستندهایی است که در دسترس است. ما تکیهمان بیشتر به آن مستندها بود. ناخودآگاه دیدن فیلمهای روز سینمای دنیا بر ذهن هر کارگردانی تأثیرگذار است اما من تلاش کردم تا فضای بومی جنگمان حفظ شود و تکیه بر فیلمهای مستند باشد.
سعید ملکان اظهار داشت: دو سال پیش با آقای توکلی موضوع بچههای گردان عمار را مطرح کردم و همراه با بچههای گردان، تحقیقات را انجام دادیم. این فیلم محصول یک تیم درجه یک و همراه بود که جایگزین هیچ کدامشان وجود ندارد. اعتمادی که آقای حسنی مدیر موسسه اوج و آقای والی نژاد هم به ما داشتند، خیلی کمک بزرگی بود. انگیزه همه ما برای ساخت فیلم این بود که چنین فیلمی به درد امروز ما میخورد. این تنگه، میتواند نماد خیلی چیزها باشد که به عقیده من همان وحدت ملی است. امروز ما باید وحدت ملیمان را حفظ کنیم.
بهرام توکلی در بخش دیگری از این نشست گفت: تحقیقاتی که برای این فیلم انجام شد، دو بخش میدانی و مصاحبه بود. این روز که در فیلم نشان داده شد، آنقدر وقایع گستردهای داشت که هیچ فیلمی نمیتواند به طور کامل آن را نشان دهد. تا امروز سه رمان درمورد آن نوشته شده است. ما تلاش کردیم کلیات مستند این یک روز و نیم در فیلم حفظ شود و قصه بر مبنای آن پیش برود.
بهرام توکلی در ادامه گفت: فیلم ما از یک آرامش شروع میشود و با التهاب به اتمام میرسد. دوربین در این فیلم تلاش داشت تا این روند را به خوبی نمایش دهد.
او همچنین به فضای باورپذیر فیلم اشاره کرد و گفت: ما برای نزدیک شدن به روایت مستند؛ نقش موسیقی را در «تنگه ابوقریب» کم کردیم.
حامد ثابت سازنده موسیقی متن فیلم در ادامه گفت: این فیلم بیست و دو دقیقه موسیقی دارد. برای تک تک لحظات فیلم برنامهریزی شده تا موسیقی بیاید و حتی برای بعضی صحنهها چند بار موسیقی ساخته شد.
جواد عزتی از بازیگران فیلم نیز گفت: این فیلم از آن دسته فیلمها بود که دوست داشتم خودم بازیگر آن نباشم و فیلم را ببینم و زار بزنم. این فیلم درمورد روزیست که در تاریخ دفاع مقدس گم شده است و حاصل ادای دین ما به چنین روزیست.
بهرام توکلی در ادامه به برخی فضاهای رسانهای اشاره کرد و اظهار داشت: عدهای از منتقدان هستند که به مجموعهای از فیلمسازان، پوچگرا میگویند و هرکس که شبیه این منتقدان نباشد قطعا در این دسته قرار میگیرد!
محسن روزبهانی طراح جلوههای ویژه «تنگه ابوقریب» نیز در ادامه اظهار داشت: این فیلم سختترین تجربه کاری من بود. در این فیلم آرامش فوقالعادهای پشت صحنه فیلم وجود داشت. من صد و پنجاه فیلم جنگی کار کردم و این آرامش کمک کرد تا تجربهای به این سختی پیش برود.
حمیدرضا آذرنگ در ادامه نشست اظهار داشت: در این فیلم یک نظم فوقالعاده وجود داشت. در پایان کار گریم هر یک از ما، سه ساعت و نیم طول می کشید. این کار به شدت سخت بود.
امیر جدیدی هم گفت: ما با آقای توکلی در ابتدای فیلم به یک توافق رسیدیم و حرف زدیم و بعد از آن، فقط باید میجنگیدم. این کار فقط برایم بازیگری نبود و من بابتش جنگیدم.
مهدی پاکدل هم در این نشست گفت: دیروز در اکران مردمی فیلم «تنگه ابوقریب» دختر خانمی که متولد سال هشتاد بود به من گفت «من بعد از دیدن این فیلم جنگ هشت ساله را به عنوان بخشی از هویت ملیام پذیرفتم». فکر میکنم این هدف اصلی فیلم بود. کار من هم در این فیلم خیلی عجیب بود و واقعا یک کار بازیگری نبود، بلکه حقیقتا خود جنگ بود.
بهرام توکی در بخش پایانی نشست گفت: آقای ملکان یک آرتیست است و طرح این فیلم هم برای خودش است. وقتی این طرح را به من گفت تا پایان در همه موارد همراه ما بودند. حضور یک تهیهکننده آرتیست باعث میشود تا کیفیت کار این چنین بالا برود. سینمای ایران به چنین تهیهکنندههای آرتیستی نیاز دارد که دلشان برای فیلم بسوزد.
سعید ملکان در پاسخ به پرسشی درباره بودجه «تنگه ابوقریب» گفت: بودجه این فیلم اندکی بیش از پنج میلیارد است.
سیدجمال ساداتیان از اعضای هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر درباره فیلم «تنگه ابوقریب» گفت: "این فیلم ژانر دفاع مقدس را احیا میکند.."
محسن روزبهانی، مدیر جلوه های ویژه میدانی فیلم «تنگه ابوقریب» گفت: "اکثر صحنه های این فیلم به صورت سکانس پلانهای طولانی گرفته شده است که طولانی ترین این سکانس پلان ها بیش از ۵ دقیقه است. این در حالی است که پیش از این طولانی ترین سکانس پلان برای فیلم «سرزمین خورشید» به مدت ۴ دقیقه بوده است."
جواد مطوری طراح جلوههای ویژه بصری فیلم «تنگه ابوقریب» گفت: "تعداد ۱۲۰ یا ۱۳۰ انفجار در یک پلان فیلم «تنگه ابوقریب» زده میشود که محاسبات آن کار سادهای نیست. به نظرم «دوئل» به لحاظ خلق صحنههای جنگی صدرنشین بود و با ساخت «تنگ ابوقریب» این قله فتح شد."
محمدرضا شجاعی( طراح صحنه) درباره فیلم «تنگه ابوقریب» گفت: "ایده این فیلم مربوط به آقای سعید ملکان (تهیهکننده) بود. ایشان سالها دغدغه ساخته شدن این کار را داشت و بالاخره به انجام رسید. ملکان مدت زیادی روی این کار تحقیق کرد و از زمانی که بهرام توکلی را برای کارگردانی این فیلم انتخاب کرد او نیز با جدیت هرچه تمامتر و انرژی مضاعف به سراغ تحقیق درباره فیلم رفت."
بهرام توکلی پس از گذشت ۳ سال از آخرین فیلمش «من دیه گو مارادونا هستم» ؛ با فیلم جدیدش در سی و ششمین جشنواره فجر حضور دارد.
«تنگه ابوقریب» ابتدا به صورت «تنگه ابوغریب» نوشته می شد.
?نجات رزمنده "علی"
پوریا دارابیان
➕یک. «تنگه ابوقریب» در آرامش کامل شروع میشود. در کنار رودخانه و با نمایش مردم و رزمندگانی که در حال تفریح هستند. جنگ به ظاهر پایان یافته اما همه چیز بیانگر آرامش پیش از طوفان است. داستان «پیرمرد و دریا» که دکتر (جواد عزتی) در حال خواندن آن است به آنجایش رسیده که ماهی بزرگ شکار شده اما هنوز برای شادی کردن زود است، زیرا اکنون زمان مواجه شدن با کوسههایی است که نمیخواهند دیگران باور کنند پیرمردی با دستهای خالی موفق به شکار بزرگترین صید ممکن شده است.
?دو. «تنگهی ابوقریب» بیتردید حلقهی مفقودهی سینمای دفاع مقدس است، چه آنکه برای اولین بار جنگ را بدون فیلترگذاری و روتوش تصاویرش به مخاطبش عرضه میکند. دقیقا همانند آنچه که پیش از این در آثار مکتوبی همانند «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» احمد دهقان سراغ داشتیم و جایش به وضوح در سینمای این عرصه احساس میشد. به همین منظور دوربین فیلمساز کاملا در دل روایت جا گرفته و در میان میدان نبرد همراه با شخصیتهایی که از دید او برای خلق حماسه، همه به یک اندازه اهمیت دارند؛ به این سو و آن سو میرود و البته شاهکار فیلم در آن است که مبهوت همین خلق تصاویر نزدیک به واقعیت نشده و در همین روایت مستندوار خویش، به احساسات و عواطف شخصیتهایش هم میپردازد و همین دقت نظر به این موضوع است که باعث میشود در اوج تنگنا و تنش جنگی دغدغههای فرماندهی را تصویر کند که نه برای شهادت سربازانش که برای تشنگی آنها اشک میریزد.
?سه. «تنگه ابوقریب» فیلم علی است. علی که قرار است ببیند و بماند و آینده را بسازد. علی که در طول بیست و چهار ساعت مدت زمان وقوع رخدادهای فیلم به اندازهی یک عمر میبیند و میآموزد و رشد میکند. علی که ابتدا به راحتی افرادی را که در حال عقبنشینی از میدان نبرد هستند، قضاوت میکند چون خودش نبوده و ندیده که میدان نبرد از آنچه که شنیده بسیار هولناکتر است؛ همانند بسیاری از ما که به راحتی جنگ و رزمندگانش را قضاوت میکنیم بدون آنکه حتی طعم یک ثانیه از التهاب آن را چشیده باشیم. علی که ابتدا قرار است عکاس صحنههای جنگ باشد اما در پایان خود تبدیل به تصویر زندهای از جنگ میگردد تا آن را با گوشت و پوست و استخوانش به آیندگان منتقل کند نه با عکسهای دوربینش.
? اتاق بنبست!
یاسر فریادرس
➕بلاتکلیفی، شاید کوتاهترین توصیفی باشد که بتوان از «اتاق تاریک» ارائه داد. اینکه مساله مهمی مانند آزار جنسی کودکان موضوع فیلم روحاله حجازی است شاید این تصور را به وجود بیاورد که او هم مانند پوران درخشنده و فیلمش نگاهی دردمندانه به یکی از اتفاقات زیر پوست جامعه داشته است، اما گویا مساله حجازی این نیست.
حجازی در «اتاق تاریک» میخواهد دو دیدگاه در مواجه با چنین پدیدهای را معرفی کند؛ دو دیدگاه که نمایندگانش در فیلم شخصیتهای اصلی هستند؛ زنی انتلکتوئل که زبان فرانسه میداند و مترجم است، و پسری غیرتی که اصالتی کرد دارد و دائم از رفتن شرافت و حرف مردم نگران است. شخصیتهایی که از اول تا آخر فیلم بیهیچ لحظهی تاثیرگذار و درگیرکنندهای و بدون اینکه حتی لحظهای مسالهشان به مساله مخاطب تبدیل شود با هم درگیر هستند.
?در «اتاق تاریک» همه شخصیتها یک نیمهی بیمار دارند، طوری که گویی کودکی که تمام بحران فیلم حول محوراوست به ناچار میان آنها گیر افتاده است و بنبستی جز تبدیل شدن به یک بیمار عصبی پیش روی او نیست. کودکی که در میان سوتفاهم یک مادر شکاک و پدر بیمار- که خود کودکی تلخی داشته است – و همسایهها و فامیلهای گناهکار گیر افتاده است.
کودک نه تنها در خانه امنیت روانی ندارد، بلکه وقتی اتفاقی گم میشود در جامعه هم سلامت ذهنی او به هم میریزد و چیزهایی میبیند که از همان بچگی بلای جانش میشوند و از همان کودکی او را به یک بیمار عصبی تبدیل میکنند.
فیلم روحاله حجازی اگر چه موضوع مهمی دارد اما حرف مهمی نمیزند و یا به عبارت دقیقتر اساسا حرفی نمیزند. فیلم ظاهرا قرار است روایتی از یک جبر اجتماعی در حال تکرار باشد، که دیروز پسر بچه را قربانی کرده است، امروز فرزند همان پسر بچه و فردا دیگری را. ولی حالا آنچنان در قصهگویی و تبدیل مسئله و موضوع خود به درام میلنگد که درواقع هیچ نمیگوید. اساسا مشخص نیست هدف از ساخت آن چیست و چرا در جشنواره حضور دارد.
کیمیا استون | اخبار صنایع دستی کیمیا استون ؛ اولین کارگاه/فروشگاه صنایع دستی ایران