نقد و بررسی فیلم اِو (ائو) خانه
فیلم اِو(ائو) دومین ساخته بلند سینمایی اصغر یوسفی نژاد به گونه درام/ ماجراجویانه به زبان آذری با زیرنویس فارسی در بخش سودای سیمرغ جشنواره فیلم فجر ۹۵ اکران شد.
خلاصه داستان: مردی از دنیا رفته و همه دور جسد او جمع شدهاند اما این جسد از چشم تماشاگر دور نگه داشته میشود. متوفی وصیت کرده که بعد از مرگ، جسد او را در اختیار دانشکده پزشکی برای استفاده علمی قرار دهند اما دخترش شدیدا مخالف است.در طول زمان فیلم که برابر با زمان داستان است افراد حقیقی و حقوقی مختلفی تلاش می کنند تا «سایه» را مجاب کنند به وصیت پدرش عمل کند.
کارگردان، نویسنده و تهیهکننده: اصغر یوسفینژاد
بازیگران: رامین ریاضی، محدثه حیرت، غلامرضا باقری و صدیقه دریانی
سایر عوامل: طراح صحنه و لباس و چهره پرداز: بهمن ارک / تدوین: امیر اطمینان / صدابردار: حمید سلیمانی نیا / صداگذار: حسین گرجیان / عکاس: علیرضا علیزاده / مجری طرح: آموزشگاه هنرهای معاصر
پس از دختر کشی، پدر کشی هم در سینمای ایران به تصویر کشیده شد
فیلم خانه را شاید بتوان از لحاظ تکنیکی اثری رو به جلو دانست و از این باب که پایتخت شلوغ را برای روایت سینماییش استفاده نکرده نکته ای مثبت قلمداد کرد، اما بی شک پدر کشی موجود در فیلم لکه ای نیست که به این راحتی بتوان آن را از دامان سینمای ایران پاک کرد.
فیلم سینمایی ائو به معنای خانه ساخته اصغر یوسفی نژاد سومین فیلم روز اول جشنواره فیلم فجر در کاخ جشنواره بود که به نمایش درآمد. این فیلم که تماما به زبان آذری تولید شده و با زیر نویس فارسی پخش شد برای خیلی از عواملش اتفاقی مهم قلمداد می شود چراکه توانسته اند در میان فیلم های فیلمسازان بزرگی وارد عرصه رقابتی ترین جشنواره سینمای کشور شوند و نیز بسیاری از استادان این رشته را با حضور در بخش سودای سیمرغ جا بگذارند.
داستان فیلم در رابطه با جنازه پدری پیر است که به تازگی فوت شده و قرار بوده تا طبق وصیتش جنازه او به دانشگاه علوم پزشکی داده شود تا برای کار علمی تشریح شود، اما با اطلاع تنها دختر پیرمرد از این ماجرا او وارد داستان شده و با جدیت تمام از انجام این وصیت جلوگیری می کند. از سویی دیگر پسر خواهر فرد فوت شده که در چند سال اخیر پرستاری او را می کرده است مسئول رسیدگی به امور شده و باید به نحوی این ماجرا را فیصله دهد، چراکه هر لحظه بر تعداد مهمان ها افزوده شده واز سویی دیگر نمی توانند جنازه پیرمرد را بیش از این داخل خانه نگه دارند.
رفته رفته موضوع حساس تر شده و با آمدن نماینده رسمی دانشگاه علوم پزشکی و از طرفی ممانعت دختر از انجام وصیت پای پلیس هم به میان کشیده می شود. دختر که گویی در شش سال گذشته حتی به پدرش سر هم نزده آنچنان پای جنازه پدرش اشک می ریزد که فامیل از دیدن این همه تأثر و جدیت بر سر نگهداشتن جنازه پدر متحیر می شوند.
با بالا گرفتن بحث و جدل میان نماینده دانشگاه برای اعمال قانونی وصیت مرحوم و از سویی مقابله دختر و معرکه گیری او تنها راه باقی مانده اطلاع دادن به همسر دختر معترض است تا به نحوی همسرش را راضی کند تا مسئولین دانشگاه که وصی قانونی پدرش هستند به وظیفه شان برسند.
در این بین در خلوت هایی که میان خواهر زاده مرحوم و دختر او پیش می آید صحبت هایی از یک عشق و علاقه قدیمی می شود که دیگر در گذر سال ها رنگ باخته و تنهایی اش را برای پیر پسر فامیل جا گذاشته است.
اما در انتها با آمدن داماد مرحوم ورق بازی بر میگردد و مخاطب از آنچه حقیقت ماجرا است در عجب می ماند، پرده سوم و پایانی فیلمنامه خانه را باید از لحاظ فنی و ساختاری در نوع خود تکنیکی ارزیابی کرد اما آنچه در محتوای اثر رخ می دهد از لحاظ سیاه بینی و تلخی و نیز القای نا امیدی لااقل در سینمای ایران کم نظیر است.
دختر کشی که سابق بر این در سینمای ایران در فیلمی نظیر خانه پدری دیده شد و با نقدهای بسیاری جدیدی نیز روبرو گشت که به همان سبب فیلم کیانوش عیاری در محاق توقیف ماند، در ادامه روند تولیدات نوین سینمای ایران، به یمن فعالیت های کثیر انجمن سینمای جوان در شهرستان ها، آن هم در تبریز که از شهرهای مهم مذهبی و معتقد و انقلابی به شمار می رود، به تم پدر کشی ارتقاء یافته است.
دختری به دلیل کسب ماترک متوفی و رسیدن به ارث پدرش، با همکاری همسر خود و با رضایت قلبی اقدام به مسموم کردن پدر پیر و بیمارش می کند تا به قول خودش هم او را از شر بیماری آلزایمر خلاصی دهد و هم کاری کند تا پدرش حداقل با مرگش برای عده ای فایده داشته باشد.
پدر کشی در سینمای ایران اگر نگوییم بی سابقه ولی کم سابقه است چراکه جایگاه پدر به عنوان ولی و بزرگ خانواده همیشه از قداست خاصی برخوردار بوده و جوان و نوجوان و بزرگ و کوچک با هر سلیقه و سبک زندگی بر این مهم اتفاق نظر دارند، البته در سال های اخیر با موج سیاه نمای یک دست از فیلم های شبه روشنفکری، اقتدار زدایی از مقام پدر و کسر شأن کردن مقام او رفته رفته در سینمای ایران قوت گرفت.
اما فیلم یوسفی نژاد با اعمال این تصویر آن هم روایت گری اش در یک شهرستان سنتی و مذهبی دیگر دست سینمای شبه روشنفکری را هم از پشت بست و کار را برای برخی از معاندان ارزش های انقلابی و اسلامی در سینما راحت تر کرد تا دیگر نه تنها ترسی از دختر کشی در سینمای ایران نداشته باشند، بلکه بدانند فیلم اول آن ها می تواند با ارائه تصویری از پدر کشی، در جشنواره مزین به نام فجر انقلاب اسلامی در بخش مسابقه سینمای ایران هم پذیرفته شود و چه بسا در آخر این میهمانی نقد و نظر هایی را هم به سوی خود جلب کند.
خانه را شاید بتوان از لحاظ تکنیکی اثری رو به جلو دانست و از این باب که پایتخت شلوغ را برای روایت سینماییش استفاده نکرده نکته ای مثبت قلمداد کرد، اما بی شک پدر کشی موجود در فیلم لکه ای نیست که به این راحتی بتوان آن را از دامان سینمای ایران پاک کرد.
منبع: سینما پرس/ارسلان صمدزاده
نشست خبری فیلم «اِو» (خانه) با حضور اصغر یوسفینژاد، فیلمنامهنویس، کارگردان و تهیهکننده و عوامل فیلم در سالن سعدی برج میلاد برگزار شد.
این نشست با حضور اصغر یوسفینژاد، فیلمنامهنویس، کارگردان و تهیهکننده، حمید سلیمانینیا، صدابردار، حسین قورچیان، صداگذار، بهمن ارک، مدیر هنری، محدثه حیرت، رامین ریاضی، غلامرضا باقری، بازیگر و امیر اطمینان، تدوینگر فیلم با اجرای محمود گبرلو امشب (یکشنبه دهم بهمن ماه) در سالن سعدی برج میلاد برگزار شد.
در این نشست یوسفینژاد با ابراز خوشحالی از حضورش در جمع اهالی رسانه، گفت: «من خودم رسانهای هستم و نظرتان برایم مهم است و از این بابت نگران هستم.»
وی درباره انتخاب زبان آذری برای فیلم گفت: «زبان فیلم، زبان مادری من است. قبل از این فیلم در تلویزیون فیلمهایی به زبان فارسی کار کردم، اما فکر کردم در سینما فیلمی به زبان مادریام بسازم و فیلمام اصالت داشته باشد.»
یوسفینژاد با اشاره به موضوع فیلم گفت: «تلاشم این بود که یک موضوع آشنا را با رنگ و لعاب متفاوت و گونهای جدید روایت کنم. این هدف را با انتخاب زبان، مکانها و طبقات متفاوت جامع عمل پوشاندم.»
وی درباره طنز موقعیت فیلم گفت: «من این نمونهها را در واقعیت دیده بودم که در مراسم سوگواری حرفها و موقعیتهای طنز وجود دارد و آن ها را وارد قصه کردم.»
یوسفینژاد درباره اینکه زبان فیلم ممکن بود باعث عدم ارتباط مخاطب با فیلم شود، گفت: «فکر کردم با توجه به دیدن فیلمهای خارجی همراه با زیرنویس مخاطبان با فیلم ما نیز ارتباط خواهند گرفت. این فیلم اگر به زبان دیگری بود، قطعا این فیلمی که دید نمیشد و ریسک آن را پذیرفتم.»
سعید راد که در جلسه حضور داشت، به تحسین فیلم «اِو» پرداخت وگفت: «این فیلم مرا به سینمای ایتالیا برد. بازی تکتک بازیگران باشکوه بود و فیلم کستینگ فوقالعادهای داشت. من با اینکه زبان ترکی بلد نیستم اما از فیلم لذت بودم. طنز فولکلور موجود در فیلم من را به وجد می آورد.»
یوسفینژاد با اشاره به اینکه تمرینهای زیادی داشتیم، گفت: «برای درآمدن حس و حال فیلم، دو هفته لوکیشن را در اختیار بازیگران قرار دادیم. اجازه بازی بداهه نیز به بازیگران دادیم و دوربین تابع بازی بازیگران بود.»
ریاضی، بازیگر فیلم ادامه داد: «من در حوزه انتخاب بازیگر هم دخالت داشتم و سعیمان بر این بود که مسیری برای کشف استعدادهای جوان اتفاق بیفتد. فیلمهایی برای ما از طرف داوطلبان بازی ارسال شد و پس از دیدن فیلمها، جلسه حضوری و اتودزدن داشتیم. در بین پلانسکانسهای فیلم تمرینهای زیادی داشتیم.»
وی افزود: «سعی بر حرکات رئال بازیگران بود و به همین دلیل تمرینات و تکرارهای زیادی داشتیم که در هرکدام از تمرینها به کشف و منطق جدیدی میرسیدیم و این را مدیون علم کارگردان هستیم.»
باقری، دیگر بازیگر فیلم نیز گفت: «سعی کردیم در طول مدت فیلمبرداری با همکارهایمان زندگی کنیم.»
اطمینان، در ارتباط با ریتم فیلم با توجه به سکانس پلان بودن فیلم، گفت: «من اعتقاد دارم تدوین خوب، تدوینی است که دیده نشود. دراین فیلم تدوین سختی وجود داشت و تلاش شد تا صحنههای تقطیع شده بیننده را اذیت نکند. پلانسکانس اول خیلی بلند بود و ما مجبور به تقطیع شدیم که این انتظار از تماشاگر گرفته شود. بر مبنای ریتم فیلم سعی کردیم اطلاعات تکراری به مخاطب ندهیم و به همین دلیل از سکانس پلانها مجبور به برش شدیم که کار بسیار مشکلی بود و از این بابت، از خانم صفییاری تشکر میکنم.»
«اِو» یا خانه؛ فیلمی پرمدعا و کم مایه
"او" یا خانه ، یکی از فیلمهای تجربی امسال است که روز گذشته در برج میلاد به نمایش درآمد. این فیلم برخلاف فضاسازیهای اخیر رسانهای از فیلمهاییست که بهلحاظ کیفی در سطح جشنواره نیست. فیلم اگرچه محصول ایران است و در یکی از شهرهای آذری زبان ساخته شده است اما به زبان ترکی است و زیرنویس فارسی دارد.
"او" هنرپیشه معروف یا سوپراستار ندارد. بازیگران فیلم، مجموعهای از نابازیگران و یا بازیگران استانی هستند که اگرچه تمام تلاششان را برای پیشبرد فیلم انجام میدهند اما طبیعی است که پیوند محکمی میان آنها و مخاطب برقرار نشود و مخاطب به سختی با شخصیتها همذاتپنداری کنند یا حتی درگیر مشکلات و ناراحتیهای آنها شوند. فضای فیلم، تلخ و افسرده است. شخصیتها همه بهدنبال منافع شخصیشان هستند و بهدنبال گرفتن غنیمت به هر قیمتی آمدهاند. این داستان فیلمی است که درباره بخشی از هموطنان آذری زبان ساخته شده است. درباره هموطنان غیرتمند و مهربانی که در ایام دفاع مقدس ثابت کردند، ازقضا برای آسایش همنوعشان حتی از اهدای جان هم دریغ ندارند.
مردی از دنیا رفته و همه دور جسد او جمع شدهاند اما این جسد از چشم تماشاگر دور نگه داشته میشود. متوفی وصیت کرده که بعد از مرگ، جسد او را در اختیار دانشکده پزشکی برای استفاده علمی قرار دهند اما دخترش شدیدا مخالف است.
بجز یکی دو صحنه از حیاط خانه و جلوی خانه، بقیه فیلم در اتاق خانه این مرد میگذرد. زنی که ادعا میکند دختر اوست بعد از مدتها سروکلهاش پیدا شده تا از ارث و میراث پدر بی نصیب نماند. مردی از دانشگاه آمده است تا با لطایفالحیل جسم مرد را به اتاق تشریح ببرد. آن یکی در ایام قبل از مرگ، به طمع سهم بردن از میراث مرد تنها پیش او بوده و …
کل فیلم روایت عکس العملها و ماجراهاییست که برای اطرافیان پیرمرد تا چند ساعت بعد از مرگش روی میدهد.
فیلمی آشفته که با فیلمبرداری دوربین روی دست و فضایی تئاتری بیشتر از آنکه هدفش سینما و مردم باشد، تلاش دارد تا در فضایی خاکستری و شبه روشنفکری با یک ساختار تجربی، علاقمندان فیلمهایی از این دست را راضی کند.
"خانه" فیلمی پر مدعاست که چیزی هم در چنته ندارد و صرفا تلاش میکند تا با صورت سازی مخاطب را به اشتباه بیندازد و خود را بهعنوان فیلمی روشنفکرانه جا بزند. در حالیکه این اتفاق هم نمیافتد و در بهترین حالت حرکت فیلم به سوی فضای شبه روشنفکری یا روشنفکریجعلی و بدلی میرود.
اصغر یوسفینژاد سازنده فیلم خانه است که تنها یک اثر دیگر به نام «باران رویاها را نمیشوید» در کارنامهی او دیده میشود. یوسفینژاد متولد سال ۱۳۴۸ در تهران است و از سال ۶۹ با ساخت فیلم هشت میلیمتری «سیاه و سفید» فعالیت خود را در عرصه سینما آغاز کرد. در کارنامه او چندین فیلم کوتاه و یک سریال مستند نیز دیده میشود. فیلم اِو اولین فیلم بزرگ محدثه حیرت، بازیگر اصلی این فیلم به شما میرود.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: سایه که بهخاطر ازدواج، از ۶ سال پیش ارتباطش را با خانواده قطع کرده است، زمانی به خانه برمیگردد که طبق وصیت پدرش ماموران جسد او را به اتاق تشریح منتقل میکنند. اما سایه نمیتواند با این وصیت نامتعارف کنار بیاید.
محدثه حیرت، رامین ریاضی، غلامرضا باقری، صدیقه دریانی، نرجس دلآرام، پریناز پاشازاده، سیروس مصطفی، اکبر شریعت، میثم ولیخانی، فریبا سهرابی، وحیده نویدی، رضا محمودی، حامد غفارپور، حسام کاظمی بازیگران فیلم «خانه (او)» هستند.
سایر عوامل این فیلم نیز عبارتند از سایر بازیگران: اکبر شریعت، میثم ولیخانی، فریبا سهرابی، وحیده نویدی، رضا محمودی، حامد غفارپور، حسام کاظمی، علی بیگمحمدی، محسن کهنسال، رضا محمدی، سحر داوودی، حمید صلاحی، شمسالله کیان، غلامرضا آقاجانی، معصومه نیرومند، سلوا خدایی، جواد محمدپور، حسین اسدی، سرمایهگذار: صفیه اصلانی، مدیر فیلمبرداری: حمید مهرافروز، مدیرصدابرداری: حمید سلیمانینیا، تدوین و تصحیح رنگ: امیر اطمینان، طراحی و ترکیب صدا: حسین قورچیان، آهنگساز: افشین عزیزی، طراح صحنه، لباس و چهرهپردازی: بهمن ارک، دستیار اول کارگردان و برنامهریز: آرزو دهناد، مدیرتولید: علیرضا فرشیمیلانی، مدیر تدارکات: محمدعلی جاهد، عکاس: علیرضا علیزاده، مدیر روابطعمومی: سعیده اللهدادی.«خانه (او)» اولین ساخته بلند سینمایی اصغر یوسفینژاد یکی از ۲ فیلم فهرست فیلمهای گروه «هنر و تجربه» است که به بخش مسابقه سیوپنجمین جشنواره فیلم فجر راه یافته است.
منبع: فارس/محمدرضا پارسا
یادداشتی بر فیلم خانه (اِو) / برمودای تراژیک در خانه
فیلم سینمایی (اِو) یک تجربه قابل تامل در جشنواره سی و پنجم فیلم فجر است. اثری دشوار به لحاظ فرم و گسترده به لحاظ مضمون که البته خرده روایت ها و کنکاشهای میان انسان هایی که در این خانه در رفت و آمد هستند و قرار است جهان داستانی اثر را برپا کنند، در یک فراز و فرود میان سطح و عمق معنایی قرار دارد.
در واقع روایت و جهان داستانی این اثر سینمایی به کنش و واکنشهای کاراکترها گره خورده و از این رو در فرم توانسته تکه های پازل جسورانه خود را به خوبی کنار هم قرار دهد تا متوجه شویم که کارگردان آگاهانه از قرار دادن سوژهها در نماهای باز گریخته و متمرکز بر کاراکترهای خود در نماهای بسته دنیای بی تعهد، غافلگیرکننده، تلخ و گاهی ابزورد از انسانهای منتخب داستان را ترسیم کند.
بنابراین شاید نام فیلم (خانه) می توانست از تمرکز بر یک لوکیشن که بطور طبیعی انتظاراتی را در مخاطب ایجاد کند، تغییر یابد و از دهها انسانی که هر یک در یک جایگاهی نقش ایفا می کردند، یکی چراغ پیروی در داستان میشد که شاید منطقیترین آن می توانست «دختر» باشد.
دختری که از ابتدا شاه کلیدهای روایت را در دست دارد. البته در گام بعدی کالبد بیجان پدر در خانه، مکملی است که هیچ کارکرد فیزیکی ندارد و با حذف این سویه، تنها بهانهای است برای شکل گیری و جوانه زدن و رشد کردن شاخ و برگهای مضمونی اثر که هر یک از انسانهای حاضر مضمونی را نمایندگی می کنند و نقطه اشتراک آنها با یکدیگر هم نادیده گرفتن جنازه بیجان پدری است که در خانهاش روی زمین مانده و دیگران هر یک هوایی دور و بعید از آن دارند و هر کدام برای مقصودی دیگر گرد او نشستهاند. در این بین پررنگ کردن خواهرزاده پیرمرد فقید، ضلعی دیگر از این برمودای تراژیک غیرانسانی را تشکیل میدهد.
هرمی که بی تردید دختر در راس آن قرار دارد. با این اوصاف باید به کارگردان اثر حق داد که در تجربهای پیچیده در میزانسن و حبس کاراکترها در سلولهای انفرادی که با نماهای عمدتا بسته ساخته شده است، بیشتر بر پلشتیها و زشتیهای موجود متمرکز شود.
علاوه بر اینها باید گفت بی تردید مخاطبانی که با ویژگی های بوم شناختی آذری زبانها و تکلم آنها قرابت دارند، درصد قابل توجهی نسبت به دیگر مخاطبان از اثر مورد نظر لذت خواهند برد. (اِو) فیلمی شایسته احترام و قابل تامل است که با وجود کاستیهایی که در یکدست کردن ظرف محتوایی اثر در جهانبینی مورد نظر فیلم به چشم می خورد، نمره قابل قبولی دریافت میکند.
منبع:سینماسینما/میثم محمدی