«مصادره» فیلمی کمدی به کارگردانی مهران احمدی وبه تهیهکنندگی محمدحسین قاسمی است که در آن بازیگرانی چون رضا عطاران، هومن سیدی، بابک حمیدیان، میرطاهر مظلومی، هادی کاظمی، مزدک میرعابدینی، سیامک صفری و مهران احمدی بازی کردهاند.در خلاصه داستان فیلم آمده است:«ایران خیلی بزرگه ولی ما هم خیلی بدشانسیم…».
فیلم سینمایی «مصادره» اولین ساخته مهران احمدی در بخش سودای سیمرغ سی و ششمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد. «مصادره» یک کمدی قصهگو است. این فیلم از دهه ۵۰ اغاز می شود و داستان یک ساواکی با بازی رضا عطاران است که درگیر ماجراهایی می شود. مهران احمدی از بازیگران سینما و تلویزیون ایران است که در فیلمهای «نفس»، «شیار۱۴۳»، سریال «پایتخت»، سریال «ابله» و … بازی کرده است.
خلاصه فیلم: ایران خیلی بزرگه ولی ما هم خیلی بدشانسیم…
عوامل فیلم: کارگردان: مهران احمدی/ نویسنده: علی فرقانی/ تهیه کننده: محمدحسین قاسمی/ مدیر فیلمبرداری:مسعود سلامی/ طراح صحنه و لباس:اصغر نژاد ایمانی/ طراح گریم:نوید فرح مرزی/ مدیرصدابرداری:عباس رستگارپور/ جلوه های ویژه کامپیوتری:فرید ناظر فصیحی/ دستیاراول کارگردان و برنامه ریز:روزبه سجادی حسینی/ منشی صحنه:فائزه گرکانی/ جلوه های ویژه میدانی:آرش آقابیک/ مدیر تدارکات:امیر یمینی/ مدیر تبلیغات:حامد بارئی طبری/ تبلیغات فضای مجازی:آریان امیرخان/ عکاس:طاها آبیار/ مستند پشت صحنه:رضا رشیدی فر/ طراح لوگو:محمد روح الامین/ مدیر تولید:بهزاد هاشمی/ مشاورکارگردان:نرگس آبیار/ سرمایه گذار:سیدمحمد امامی/ جانشین تهیه کننده:سجاد پهلوان زاده
بازیگران: رضا عطاران, هومن سیدی در نقش زکی, بابک حمیدیان, میرطاهر مظلومی, هادی کاظمی, مزدک میرعابدینی, سیامک صفری, مهران احمدی, لوسینه گیراگوسیان, میلنا واردانیان, آلیسا میلکستیان / بازیگران خردسال: امیرصدرا حقانی, هارمیک سوقومونیان
جلسه پرسش و پاسخ فیلم سینمایی «مصادره» با حضور مهران احمدی؛ کارگردان فیلم، محمدحسین قاسمی؛ تهیه کننده، علی فوقانی؛ فیلمنامه نویس، مسعود سخاوت دوست؛ آهنگساز، فرید ناظرفصیحی؛جلوه های ویژه بصری، مسعود سلامی؛مدیر فیلمبرداری، اصغر نژاد ایمانی؛طراح صحنه و لباس، سجاد پهلوان زاده؛ جانشین تهیه کننده و تدوین، نوید فرح مرزی؛ چهره پرداز، رضا عطاران، هومن سیدی، هادی کاظمی، مزدک میرعابدینی، بازیگران فیلم در پردیس سینما گالری ملت برگزارشد.
به نقل از ستاد خبری جشنواره فیلم فجر، در ابتدای این جلسه خبرنگار رادیو ایران صدا، در مورد تهیه کنندگی محمدحسین قاسمی که پیش از این، تهیهکننده فیلمهای ارزشی بوده، در مورد انتخاب این فیلم و رویکردی که درباره انقلاب یا نفوذ در انقلاب دارد، سوالی پرسید و سوال دومش این بود که چرا رنگها در صحنههای داخل کشور سرد و خارج گرمتر است؟
قاسمی در پاسخ گفت: «من نفهمیدم بالاخره ارزشی هستم یا نیستم، ولی به هر حال به دنبال ساخت طنزی بودیم که به این اثر رسیدیم و راضی هستم».
علی فوقانی نویسنده فیلم «مصادره» در ادامه توضیح داد: «ما میخواستیم به اینجا برسیم که طنزی بسازیم که نفهمیم به آن بخندیم یا نخندیم؟!».
مسعود سلامی مدیرفیلمبرداری فیلم در ادامه افزود: «ترکیب بندی رنگها برایم سخت بود و آمریکا را تا به حال ندیده بودم و ساخت چنین فضایی واقعا آسان نیست. حقیقت این است که فضای بازجویی و اتفاقاتی که آنجا رخ می دهد، همگی سرد هستند و نمی شد این فضا گرم باشد و جز این هم قابل باور نبود».
طراح صحنه فیلم «مصادره» گفت: «ما سعی کردیم بستر مناسبی برای صحنهها و تصویرسازیهای فیلم به وجود آوریم و امیدوارم موفق بوده باشیم».
امامی خبرنگار روزنامه هنرمند در ادامه پرسید: «به نظرم بعضی تصاویر و لحظه ها تکراری بودند که در فیلم های دیگر هم چنین صحنه های آشنایی را دیده بودیم. در مورد صحنههای فیلم و جایی که بازجو و متهم هر دو یک نوع غذا می خورند توضیح دهید؟
احمدی گفت: «بله همین طور است و در بازداشتگاه غذای برابر میدهند و من رفتم و دیدم که می گویم و خیلی هم عالی بود! ما گوشه کنایه ای به نظام نزدیم و سعی کردم در کل اثر بی طرف باشم و وقایعی که مطالعه کردم و ایران از گذشته تا به حال با آن مواجه بوده است را نشان دهم و واقعیت هایی که رصد کردم را به تصویر بکشم. سیاست فقط بستری است که قصه ای تعریف کنیم و فیلم ما اصلا سیاسی نبود».
خبرنگار روزنامه صبا پرسید: فیلم موضع سیاسی روشنی ندارد و همه چیز معلق است. در این باره توضیح دهید. سوال دوم: رضا عطاران کاراکتری را که بازی می کند را مردم پذیرفته اند، فکر نمی کنید در این فیلم هم همان شکل و شمایل قبلی ادامه پیدا کرده است؟
رضا عطاران گفت: «بازیگر تلاش میکند که اتفاقی که شما میگویید نیفتد و اگر شما اینطور فکر می کنید نظرتان محترم است. در کارهای بعدی سعی می کنم این اتفاق نیفتد».
احمدی در ادامه افزود: «قبول دارید که عطاران بهترین فیلم ساز ایران است؟ به این نکته توجه کنید که در تمام دنیا رسم است که کمدین ها یک نقش ثابت بازی می کنند. همه کمدین های بزرگ را که در دنیا بررسی کنید هم همین وضع را دارند و قائله در مورد به تکرار افتادن یا نیفتادن عطاران همین جا ختم می شود. کجا عطاران را در این سن و سال دیده بودید که درست در همین سن و همین شکل و شمایل بازی کرده باشد؟ او حداقل چهل سال بازه زمانی بود که در این نقش سپری می کند».
در ادامه خبرنگار دیگری پرسید: رضا عطاران چرا این نقش را برای بازی و حضور در جشنواره پذیرفت با توجه به اینکه چهار سال غیبت داشت. آیا شباهتهای کاراکترها با آثار قبلی برایتان جذاب بود؟
عطاران در پاسخ گفت: «حرف سناریو خیلی جالب بود و به آدمهایی پرداخته شده است که نمونهاش این افراد ساواکی هستند که من نقشش را بازی کردم. ما از این مثال ها کم نداریم؛ افراد سادهای که سمتی درجایی داشتند و وضعیت تغییر کرد و… این اتفاق ها زیاد افتاده و خانوادهها در چنین ماجراهایی درگیر شدهاند. اصلیترین دلیل انتخاب این نقش، قصه فیلم بود که خیلی دوستش داشتم».
خبرنگار دیگری در ادامه پرسید: فیلم نوعی نقض غرض است و سرمایهگذار اثر آقای امامی است و شبهاتی در مورد او وجود دارد. در این باره توضیح دهید.
قاسمی گفت: «آقای امامی در این جشنواره دو یا سه فیلم دارد و یک فیلمش هم به برلین رفته و یک فیلمش هم به جشنواره اصلا نیامده است. او هر کار میکند، این را بدانید که مملکت قانون دارد».
خبرنگار دیگری به کارگردان اثر گفت: در مورد همکاری با آبیار و تهیه کنندگی قاسمی توضیح دهید؟
احمدی در پاسخ گفت: «یعنی کسی که در مورد دفاع مقدس فیلم می سازد نمی تواند طناز باشد؟ به دلیل ویژگی های تکنیکی که آبیار در کارهایش داشت و همه می دانیم که او چقدر کارش درست است، باعث شد با هم همکاری کنیم. ما در ارمنستان مثل یک خانواده کار کردیم. بازیگران کارهم آنقدر حرفه ای هستند که جای همه مشخص است و کلا همه چیز خوب پیش رفت».
خبرنگار دیگری در ادامه گفت: شما از طنز گروتسک حرف زدید، آیا می توان گفت شما به نوعی یادآور یا مبدع این طنز درسینمای کشور خواهید بود؟
احمدی در پاسخ گفت: «هر کمدی را می توان گروتسک دانست و برعکس. من طبیعتا مبدع آن نیستم، ولی این نوع کار را دوست دارم».
خبرنگار دیگری پرسید: در این فیلم آیا رقص خانم حذف نمیشود؟ سوال دوم: نویسنده چقدر در نوشتن این فیلم از رمان «عطرسنبل عطرکاج» بهره برد؟ سوال سوم: در فیلم شوخیهایی وجود داشت، آیا فکر نمی کنید این شوخی هاکمی رکیک بود؟
احمدی در پاسخ گفت: «اگر چیزی از فیلم حذف شود، خودم را آتش میزنم. شوخی رکیکی هم نداشتیم شما بد برداشت کردید. یک مثال بزنید که کجای فیلم چنین شوخیهایی داشت؟!».
خبرنگار دیگری در ادامه در مورد بازیگری رضا عطاران پرسش کرد. سوال دوم : هومن سیدی تجربه حضور در جشنواره فیلم فجر، هم به عنوان بازیگر هم به عنوان کارگردان چگونه بود؟سوال سوم: هادی کاظمی در مورد حضور در این فیلم و تجربه کار با احمدی توضیح دهید.
عطاران گفت: «توضیح دادنی نیست و زمان کار خودم را در اختیار کار میگذارم و هر کاری براساس قصه وضعیتی دارد. من همیشه اندازه ها را رعایت می کنم که در فیلم چه اندازه کمدی باید داشته باشم و نزدیک شدن به موقعیتها برای بازیگر مهم است. من همیشه نقشهایم را به اطرافم ارجاع می دهم. از پدرم خیلی چیزها را دریافت می کنم. در این فیلم هم بسیار از او و حالاتش ایده گرفتم. قبل از انقلاب عمویم زندانی سیاسی بود و پدرم اوایل خیلی ناراحت بود و… بعدها میگفت من خودم ساواکیام! و … کلا نظرش تغییر کرده بود».
هومن سیدی در ادامه گفت: «خیلی زود این روزها از کدورتها عصبانی میشوم و از هرکسی که فکر میکند من او را ناراحت کردهام، عذرخواهی میکنم و فقط میگویم این کار برایم تجربه جالبی بود».
کاظمی گفت: «همه ما به عنوان بازیگر دوست داریم نقشهای مختلفی تجربه کنیم و مهران احمدی این فرصت را داد که نقش جدی بازی کنم و اینکه چقدر قابل قبول بود را نمیدانم. امیدوارم موفق بوده باشم».
خبرنگار دیگری گفت: سجاد پهلوان زاده و فرح مرزی نقش مهمی در تدوین وگریم داشتند. در مورد این نکته توضیح دهید.
فرح مرزی گفت: «ما فرمت هایی در این کار اجرا کردیم که آنها از نزدیک ندیده بودیم و سعی کردیم همه چیز را واقعی جلوه دهیم و معجزه تدوین و بعد از تدوین کمک زیادی کرد و بازیگران بسیار با ما همراهی کردند. عطاران روزی چند بار بعضی وقتها گریم میشد. سعی کردیم مقاطع زمانی و حسی بازیگران به صورت کامل تصویر شود».
پهلوان زاده در ادامه گفت: «خوشحالم که مسائل فنی فیلم کمدی دیدهمی شود. گناه مهران احمدی این است که کمدی ساخته وگرنه چیزی از فیلمهای مهمی که در سال های اخیر به عنوان فیلم اول ساخته شده، کم ندارد. در فیلم «مصادره» هرچه بسته بودیم در مونتاژ هم همان را پیاده کردیم . خوشحالم که هزینهها درست مصرف شد و چیزی دور نریختیم. از همه عوامل گروه سپاسگزارم».
خبرنگار دیگری از سینما خانه پرسید: در مورد نریتور ناصر طهماسب توضیح دهید. ظاهرا بیننده ها با او ارتباط برقرار نکردند.
احمدی در پاسخ گفت: «هرچه برایم خاطره داشت در این فیلم آوردم. ناصر طهماسب برایم هارول لوید بود و فقط ناصر طهماسب می توانست اینقدر خاطره انگیز باشد. صدای او نوستالژی دارد و فکر کردم میتواند جذابیت ایجاد کند. هارولدلویدی در شخصیت اصلی وجود دارد. ما ناظر سومی در فیلم می خواستیم که نریشن میتوانست این حس را به ما القا کند».
خبرنگار عصر ایرانیان در ادامه پرسید: به نظر میرسد با بیطرف بودن کارگردان کار نمیتوانیم انتخابی داشته باشیم و فیلمنامه تزلزل پیدا کرده است. ما تا دوسوم فیلم اسماعیل را دنبال میکنیم و او رها میشود و فیلم دست نقشهای دیگر میافتد. آیا این شیوه نمیتوانست به صورت دیگری باشد؟
کارگردان فیلم توضیح داد: «من گفتم با اتفاقات بیطرفانه برخورد میکنم. نقشی که بابک حمیدیان بازی میکند تغییر جهت میدهد. در طول زمان هم برای همین عطاران مدام به او میگوید چقدر عوض شدی! بحث من این است که آدمی به اجبار از کشور رفته و دست آخر در غربت تلاش میکند هویت خودش را حتی بسوزاند».
خبرنگار دیگری در ادامه پرسید: طنز هومن سیدی در قالب نقش پسری ایرانی با لهجه آمریکایی را چطور اینقدر شیرین بازی کردید؟ سوال دوم: منتظر چه اثر جدید از مهران احمدی باشیم؟
هومن سیدی گفت: «میگویند فیلمهایی که میسازم و نقشهایی که بازی میکنم خشن است و بر اساس زندگی خودم است و… واقعا اینطور نیست و من به این نقشی که در «مصادره» بازی کردم نزدیکتر هستم. وقتی در کنار عطاران و مهران احمدی هستی باید طنز پرداز باشی. عطاران جزو معدود بازیگرانی است که وقتی در کنارش هستید، میفهمید او پدیده سالهای اخیر است. لازم به یادآوری است که تهیه کننده فیلم هم بسیار توانمند است».
احمدی در ادامه گفت: «فعلا سری بعدی ساخت ایران را بازی میکنم. من آرای مردمی را دیدم که ناراضی هستند! واقعا اینطور است؟! بگویم که خودم دیدم تهیه کنندهای ده میلیون تومان چک کشید برای خرید سانس فوق العاده! فوج عظیمی از نمیپسندمها به ما ضرر زد. مردم اگر فیلم را دوست ندارند چرا تا ساعت ۳ صبح در صف سینما هستند؟ من شنیدم دوستانی میخواستند رأی بدهند و دیدم کدشان قبلا استفاده شده! بازهم بگویم؟!من کاری به چیزی ندارم و اگر قرار است اعدام شوم، بشوم. اصلا مهم نیست برایم. فقط بدانید که این پولها خوردن ندارد».
قاسمی تهیه کننده فیلم در آخر گفت: «تک تک اعضای گروه را دوست دارم و مدیون شما هستم. فیلم «شیار ۱۴۳» داشت خفه میشد و رسانهها نجاتش دادند».
سیدجمال ساداتیان از اعضای هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر درباره فیلم «مصادره» گفت: "به عنوان یک فیلم اولی به خوبی از پسِ روایت برآمده است."
سجاد پهلوانزاده درباره فیلم «مصادره» گفت: "با فضای گرم و کمدی مبتنی بر فیلمنامه خود، هم میتواند در جشنواره فیلم فجر قابل توجه باشد و هم فروش خوبی در اکران داشته باشد. "
بخش زیادی از فیلم «مصادره» در ارمنستان فیلمبرداری شده است.
سجاد پهلوان زاده جانشین تهیه کننده «مصادره» و تدوینگر این فیلم در گفتوگو با ستاد خبری جشنواره فیلم فجر، درباره تولید این فیلم سینمایی گفت: "در ابتدای سال ۹۶ فیلمنامه «مصادره» از سوی محمدحسین قاسمی (تهیهکننده) به مهران احمدی پیشنهاد شد و تصمیم گرفتیم این فیلمنامه را به عنوان اولین فیلم مهران احمدی جلوی دوربین ببریم. موضوع بکر، جذاب بودن روند قصه برای مخاطب و برخورداری از شاخصههای متفاوت کمدی، از ویژگیهای فیلم نامه علی فرقانی بود. همچنین بازسازی دهه پنجاه ایران و علیالخصوص آمریکای چهل سال پیش در این فیلم، کار سادهای نبود."
«مصادره» اولین تجربه تدوین یک فیلم سینمایی کمدی برای سجاد پهلوانزاده است که به صورت همزمان، جانشین تهیهکنندهی فیلم نیز است.
مهران احمدی در فیلم «مصادره» علاوه بر کارگردانی، به ایفای نقش نیز پرداخته است.
?چند تا به میخ یکی هم به نعل
یاسر فریادرس
➕ اغلب فیلمهای طنزی که این سالها روی پرده دیدهایم برای خنداندن مخاطب به خودشان هیچ زحمتی ندادهاند و سهم کمی از طنز موقعیت و طنز تصویری داشتهاند. «مصادره» اما اینطور نیست. فیلم اول مهران احمدی در مقام کارگردان یک نمونه قابل قبول از سینمای بدنه و سینمای تجاری است.
«مصادره» با زور جوک گفتن شخصیتها و پیژامه پوشیدن و رقصهای سخیف مخاطب را نمیخنداند و این داستان نسبتا تازه و موقعیتهای فیلم است که با بازی خوب رضا عطاران سالن را پر نگه میدارد. فیلم روایتیست از زندگی یک مامور خرید ساواک است که به صورت احمقانهای با بقیه آدمهای این فضا متفاوت است و در ادامه با وقوع انقلاب باز به طور احمقانهای بین فعالان سیاسی و اپوزوسیون نظام قرار میگیرد و موقعیت کمیک ماجرا هم درواقع همین دیدن رفتار و فعالیتها و تفکر بخشی از اپوزوسیون است.
اگرچه قصه طوری است که یکی به نعل و یکی به میخ میکوبد و هر از چندگاهی چند متلک مثل کهریزک و اختلاس هم به شرایط سیاسی امروز میاندازد، اما در مجموع با جدا کردن صف انقلابیها از سوءاستفاده کنندهها، گافهای سیاسی را هم به پای آنان و چپهای مارکسیست انقلابی مینویسد. شاید برای همین است که هجو اپوزسیون در «مصادره» بیشتر از هر چیزی به چشم میآید.
?ممکن است «مصادره» به مذاق سیاسی بسیاری خوش نیاید و محل دعوای بسیاری از موافقان و مخالفان باشد، اما آنچه مهم است این است که مصادره فکاهی و طنز سخیف نیست-البته اگر از بعضی شوخیهای جنسی فیلم چشم بپوشیم- و بعد از مدتها صاحب ایدهای جدیدتر در بین اثار کمدی است و البته فرم سینمایی قابل اعتنایی هم نسبت به فیلماول بودن کارگردان آن دارد و این آن چیزی است که سینمای بدنه در وضعیت فعلی بسیار به آن محتاج است.
نکته مهم دیگر در مورد این فیلم این است که تمام فاکتورهای یک فیلم بفروش را داراست، از قصه و بازیگر گرفته تا حاشیههای ژورنالیستی خارج از فضای فیلم مثل سرمایهگذار و مشاور که امکان این را دارند از فیلم بزرگتر شوند و او را به سمت رکورد شکنی فروش در اکران نزدیک کنند.
?معامله
رضا کردلو
➕ سوژه طنز قرار دادن اپوزوسیون تجربه تازهای نیست. چند سال پیش، وقتی شبکههای ماهوارهای اپوزوسیون سیاسی و فرهنگی اعم از گروههای سلطنتطلب، منافقین و اصلاحطلبان فراری و …مشغول شلنگ انداختن روی انتنهای اجارهای بودند، مهران مدیری در برنامه طنزی تک قسمتی که به شکل عجیبی در بازار پخش شد، به هجو این شبکهها پرداخت. برنامهای که آن روزها و بدون حضور پررونق شبکه های اجتماعی هم به شدت دیده شد و پس از آن واکنش صاحبان برخی از این شبکهها هم در نوع خود جالب بود. شهرام همایون گفته بود: "مهران مدیری شماره پرسنلی وزارت اطلاعات دارد." نوریزاده تحلیلگر شبکه العربیه هم مهران مدیری را به بیحرمتی به پرچم و ملت ایران متهم کرده بود. درواقع واکنشها بعضا جالب و خندهدارتر از طنز مدیری بود.
"مصادره" تجربه مشابهی از هجو اپوزوسیون است. اپوزوسیونهایی شبیه همانهایی که مدیری نشان داده بود. البته با ایدهای متفاوت و در تم "طنز تلخ" که پیرنگهایی در مقابله با فساد هم دارد و موضوع زمینهای مصادره شده برخی از "مثلا وابستگان به رژیم پیشین" را دستمایه قرار داده است و فرایند فرار یکی از انها به امریکا در ابتدای انقلاب را روایت میکند.
کمدی "مصادره" روند مسخ این شخصیت را تا رسیدن او به یک توهم عجیب و غریب روایت میکند. توهمی که در کارهای قبلی مهران مدیری و حتی سامان مقدم در "نهنگ عنبر" با ان شوخی شده بود. فضاسازیها، دیالوگها و نوع مواجهه تقریبا با ابداعی مواجه نیست. طنز رفتارهای رضا عطاران و هومن سیدی هم به نظرنمیرسد چیزی بیشتر از بازی معمول این دو در آثار پیشینشان داشته باشد، البته با کنایههای جنسی عامهپسندتر و شدیدتر از کارهای قبلی.
"مصادره" پیرنگهای عدالتخواهانه و ضدفساد دارد.
? در نمایش افراط گروههای تندرو ابتدای انقلاب( مجاهدین) موفق عمل کرده و دورویی و ریاکاری مجاهدان شنبه را خوب نشان داده است. نفوذیهایی مثل خاوندی که در شلوغی انقلاب، منافقانه به روزی فکر میکنند که با اموال مردم و بیتالمال فرار کنند. اتفاقا فیلم درباره مصادره نیست. درباره معامله است. معامله یکی از این ادمهای نفوذی/اختلاسگران که از همان ابتدای انقلاب به فکر سوء استفاده و اختلاس بودهاند تا در فرصت مناسب دست به عمل بزنند و فرار کنند. "نفوذی" احمد کاوری هم نمایشی از حضور این عناصر در فعالیتهای کلان اقتصادی بود. در "مصادره" البته نقض غرضی رخ داده است. سرمایهگذار فیلم محمد امامی است که چند فیلم در این جشنواره دارد و شبهاتی پیرامون وی مطرح است. خود این ماجرا "طنز تلخ" مصادره را بیشتر کرده است و گویی این موضوع برای هیچ کدام از عوامل فیلم مهم نیست. شاید هم حکایت ترانهای است که پرواز همای روی تیتراژ پایانی مصادره می خواند: "دشت باور داشت گرگی در میان گله بود/ گله باور داشت اما من نمیدانم چرا باور سگ چوپان نداشت"